سوژگي طبقه متوسط جديد در فرآيند تغيير سياسي؛ مطالعه تطبيقي عربستان و عراق

به گفته هانتينگتون، رشد كمي و تحول كيفي طبقه متوسط ​​جديد منجر به توسعه نهادهاي مدني و زدودن نمادهاي اقتدارگرايي شده و بدين ترتيب اكثريت لازم براي تغيير سياسي فراهم مي‌آيد. پرسش اين است كه چرا علي‌رغم رشد اين طبقه در عربستان سعودي و عراق، فرآيند تغيير سياسي محقق نشده است؟ در چارچوب نظريه گذار و به روش مقايسه‌اي مشخص گرديد كه هر دو كشور در رشد نمادهاي طبقه متوسط جديد يعني گسترش آموزش عالي، ديوانسالاري، ارتباطات و درآمد سرانه مشابه هستند. اما به دليل موانع فرهنگي، ماهيت رانتير بودن دولت، رابطه حامي‌پيرو و نقش منفي عامل خارجي، ايفاي هرگونه نقش جهت پيشبرد دموكراتيزاسيون از اين طبقه سلب شده و آزادسازي تاكتيكي از بالا نيز در صورت عدم تحقق مطالبات دموكراتيك، ممكن است گرايش به تغييرات انقلابي و قيام عمومي را باعث گردد. در عراق نيز بي‌ثباتي سياسي و ساختارهايي كه آمريكايي‌ها پس از فروپاشي رژيم بعثي تحميل كرده‌اند باعث شده اين طبقه نتواند پويش‌هاي واقعي خود را در ايجاد دموكراسي ايجاد كند. در حاليكه عراق با فروپاشي رژيم صدام حسين، مرحله اول فرآيند گذار يعني «شكست اقتدارگرايان» طي شده و در مرحله دوم يعني «تقويت نهادهاي دموكراتيك» به سر مي‌برد، در عربستان در مرحله نخست آن يعني «شكست اقتدارگرايان» با موانعي جدي روبرو مي‌باشد.

According to Huntington, quantitative growth and qualitative change of a new middle class lead to the development of civil institutions and the decline of authoritarian symbols, and majority for political changes are supported. The question is that why the process of political changes has not been materialized in spite of this class increase in Saudi Arabia and Iraq? Based on the theory of transition to democracy and the comparative method, findings show that both countries are similar in increasing symbolic features of emerged middle classes, such as the development of higher education, bureaucracy and per capita income. However, due to cultural barriers, the rentier nature of the government, the patronage relationship, and the negative role of the external factor, any role in advancing democratization is excluded from this class, and tactical liberalization from above may lead to revolutionary change if democratic demands are not met, and may cause a general uprising. Political instability and structures imposed by American after the collapse of the Baathist regime are also responsible for dysfunction of this classes in Iraq in the establishment of democracy while Iraq has passed the first process of democratization by the collapse regime of Saddam and entered the second phase of democratic institutional consolidation, yet Saudi Arabia has faced serious barriers in her first phase.