عنوان مقاله :
نسبت فضيلت و ثروت در فلسفه اخلاق و سياست ارسطو
پديد آورندگان :
پروانه ، محمود مجتمع آموزش عالي شهيد محلاتي - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
سعادت , فضيلت , ثروت , مالكيت , طبقه متوسط , ارسطو
چكيده فارسي :
پرسش از چيستي سعادت و چگونگي نيل به آن، انديشمندان را به آراي متنوعي رهنمون شده است. در اين ميان، ارسطو با سير از درون واقعيت انسان و جامعه به سوي آرمان سعادت، ايدهاي در خور توجه بر جاي گذاشته است. وي سعادت را در فضيلت عقلي و اخلاقي و تحقق آن را به واسطه مدنيالطبعبودن انسان، وابسته به جامعه سياسي ميداند. لذا غايت سياست، تحقق فضيلت و بهتبع، شادي فرد و جامعه است. توفيق نظم سياسي در فضيلتمندي شهروندان، وابسته به نظم اقتصادي متناسب است كه در دارايي معتدل و معطوف به خير عمومي تعريف ميشود. نظم اقتصادي تجويزي ارسطو، مالكيت خصوصي و ميانه در كنار مصرف اشتراكي است، چراكه ثروت بيحد و فقر كمينه، مانع فضيلت و عامل زوال آن است. نمود اين نظم اقتصادي متعادل، دولت طبقه متوسط است كه به واسطه آن، دوستي، به عنوان فضيلت برتر جامعه سياسي ظاهر ميشود. بدينترتيب ارسطو فضيلتمندي تحققپذير و فراگير در بين مردمان را بر فضيلت ناكجاآبادي و نخبهگرايانه افلاطوني ترجيح ميدهد.
عنوان نشريه :
انسان پژوهي ديني
عنوان نشريه :
انسان پژوهي ديني