توانايي مديريتي و ارزش نهايي وجوه نقد

Managerial ability and marginal value of the cash

با توجه با اهميت روز افزون نقش مديران در عملكرد واحد هاي اقتصادي هدف اصلي اين پژوهش، بررسي نقش تعديلگر توانايي مديران بر تاثير ارزش نهايي وجه نقد بر بازده غير عادي سهام مي باشد. در اين زمينه، اطلاعات مربوط به 176 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران مربوط به بازه زماني 1395-1391 بررسي شده است. توانايي مديران، بر اساس الگوي دمرجيان و همكاران(2012) اندازه گيري شده است. همچنين، به منظور محاسبه بازده غير عادي اوراق سهام از مدل قيمت گذاري دارايي هاي سرمايه اي(CAPM) بهره گرفته شده است. به منظور عملياتي كردن ارزش نهايي وجه نقد نيز از تغييرات وجه نقد طبق استاندارد حسابداري شماره 2 استفاده شده است. روش آماري استفاده شده نيز رگرسيون چندگانه مي باشد. نتايج آماري پژوهش بيانگر آن است كه توانايي مديريت بر ارزش نهايي وجه نقد تاثير معناداري ندارد؛ شايد دولتي بودن ساختار مالكيت . بالطبع فرآيند انتخاب و ارزيابي عملكرد مديران را بتوان توجيهي بر اين نتايج دانست.

Cash is considered as the most important internal source of any firm under its management’ control. The marginal value of cash is influenced by management ability. The purpose of the present study is to investigate the relationship between managerial ability and its impact on the marginal value of cash. In this regard, information of 176 firms listed on the Tehran Stock Exchange during the period of 2012-2018 was studied. Managerial ability is measured according to the model of Demirjian et al. (2012). Also, Abnormal share returns and the Capital Asset Pricing Model (CAPM) is used to measure marginal value of cash. The main econometric methods of the research are multiple regression (with robust standard error, plus industry and year fixed effects) as well as a clustering method. The main results of the study show that the managerial ability has a significant positive association with marginal value of cash. In other words, marginal value of cash is higher for firms that hire capable managers, because they make better use of available financial resources, including cash, and greater returns for the firms.