نقش واسطه گري تنظيم شناختي هيجان براي طرحواره هاي ناسازگار و عواطف مثبت در دانشجويان دختر دانشگاه آزاد مرودشت در سال 1398

اين پژوهش با هدف تبيين نقش واسطه اي تنظيم شناختي هيجان در رابطه طرح واره هاي ناسازگار و عواطف مثبت انجام شد. پژوهش حاضر توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دختر دانشگاه آزاد مرودشت بود كه در سال تحصيلي 1398-1397 مشغول به تحصيل بودند. شركت كنندگان در پژوهش 299 نفر از دانشجويان دختر دانشكده‌هاي مختلف دانشگاه آزاد مرودشت بودند كه به روش نمونه‌گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه‌هاي تنظيم شناختي هيجان گارنفسكي و همكاران(2001)، عواطف مثبت واتسون و همكاران (1988) و طرحواره‌هاي ناسازگار يانگ (1998) انجام شد كه روايي و پايايي ابزار مورد تأييد قرار گرفت. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم‌افزار 24SPSS و در دو سطح توصيفي و استنباطي انجام شد. جهت بررسي فرضيه هاي مورد مطالعه از روش بارون و كني و از آزمون هاي رگرسيون چندگانه به شيوه همزمان و رگرسيون سلسله مراتبي استفاده شد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه تنظيم شناختي هيجان مثبت و منفي قادر به ايفاي نقش تعديل گر در رابطه بين طرحواره‌هاي ناسازگار و عواطف مثبت مي‌باشد.