تبيين موانع پياده‌سازي استانداردهاي بين‌المللي گزارشگري مالي؛ رويكرد نظريه داده‌بنياد

هدف: هدف اين پژوهش، شناسايي و تببين موانع اجراي استانداردهاي بين‌المللي گزارشگري مالي در ايران با بهره‌مندي از ديدگاه‌هاي خبرگان صورت گرفته است. روش: در اين پژوهش، به‌كمك ابزار مصاحبه عميق ساختارنيافته با 32 نفر از حسابرسان، اعضاي كميته تدوين استانداردهاي سازمان حسابرسي، مديران و كارشناسان اداره گزارشگري مالي سازمان بورس و اوراق بهادار، مديران مالي بانك‌ها و بيمه‌ها، استادان دانشگاه و مديران مالي شركت‌هاي بورسي مصاحبه‌هايي انجام گرفت و با كدگذاري سه مرحله‌اي باز، محوري و انتخابي بر اساس نظريه داده‌بنياد، اطلاعات به‌دست‌آمده تحليل شد. يافته‌ها: فقدان الگو و استانداردهاي سيستماتيك تعيين ارزش منصفانه، نبود نظام ارزيابي، نداشتن چارچوب مفهومي ـ نظري، ضعف آموزش، ضعف زيرساخت و فناوري، كمبود نيروي انساني متخصص و مؤسسه‌هاي حسابرسي خبره، نوسان‌هاي شاخص‌هاي اقتصادي و عدم قطعيت سياسي، به‌عنوان شرايط علّي و مفاهيم ديگري در قالب شرايط مداخله‌گر، شرايط زمينه‌اي، راهبردها و پيامدهاي موانع اجراي استانداردهاي بين‌المللي گزارشگري مالي در ايران شناسايي شدند. نتيجه‌گيري: بر اساس نتايج پژوهش «موانع هماهنگ‌سازي» مقوله محوري است و «موانع بنيادي» و «موانع فني» را شامل مي‌شود. براي پياده‌سازي استانداردهاي بين‌المللي گزارشگري مالي، علاوه‌بر موانع فني مانند زيرساخت‌ها و فناوري، توجه به موانع بنيادي از جمله عوامل اقتصادي، سياسي و نظام ارزيابي، بسيار مهم و حياتي به نظر مي‌رسد.