عنوان مقاله :
برآورد ميزان ناكارايي تخصيص منابع در بخش صنعت ايران
پديد آورندگان :
ياوري ، كاظم دانشگاه يزد - دانشكده اقتصاد، مديريت و حسابداري - گروه اقتصاد , خدابخش ، مرضيه دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده مديريت و اقتصاد - گروه اقتصاد , نجارزاده ، رضا دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده مديريت و اقتصاد - گروه اقتصاد
كليدواژه :
مدل پانل , تابع تصادفي مرزي , بخش صنعت , كارايي
چكيده فارسي :
معرفي:يك از مفاهيم بنيادين در اقتصاد مفهوم كارايي است كه در حوزه هاي متعدد اقتصاد كابرد دارد. كارايي در مصرف و توليد در ادبيات اقتصاد خرد جايگاه ويژه اي دارد. تمركز مقاله حاضر روي مفهوم كارايي در حوزه توليد است كه خود مشتمل بر انواعي است. سوال مهمي كه در ادبيات اقتصاد مطرح است اين است كه وضعيت كنوني اقتصاد از وضعيت كارا چقدر فاصله دارد و به عبارتي ديگر ميزان ناكارايي چقدر است. شواهد و حقايق آماري به وضوح نشان مي دهد كه اقتصاد جمهوري اسلامي ايران در بخش هاي مختلف خود از ناكارايي نسبتا زيادي رنج مي برد كه مي تواند ناشي از عوامل متعدد باشد از جمله سهم زياد دولت در اقتصاد، كنترل هاي دولتي در بخش هاي مختلف اقتصادي، انحراف قيمت هاي نسبي داخلي از قيمت هاي نسبي جهاني، نظام حمايتي بي هدف، تكنولوژيهاي فرسود، فساد و رانت گسترده اقتصادي و غيررقابتي بودن محصولات توليدي. هرچند عدالت اقتصادي نبايد قرباني افزايش كارايي شود، ولي به نظر مي رسد در چهار دهه گذشته اقتصاد جمهوري اسلامي خود كارايي قرباني شده است و اقتصاد در مسير درستي قرار نگرفته است كه حاصل آن رشد اقتصادي پايدار باشد. تاكيد بيش از حد بر بحث عدالت اقتصادي در دو دهه گذشته و غفلت از موضوع كارايي گمراه كننده بوده است. به نظر مي رسد كه بررسي ميزان ناكارايي در بخش هاي مختلف اقتصادي و عوامل موثر بر آن براي برنامه ريزي هاي آتي اقتصادي بسيار ضروري است. توجه به انواع مختلف كارايي در يك مقاله نمي گنجد و به همين جهت هدف مقاله حاضر، برآورد ميزان ناكارايي تخصيص منابع در بخش صنعت ايران ميباشد.متدولوژي:براي اين منظور، در مرحله اول ميزان انحرافات هر بخش در صنعت محاسبه ي مي شود و در مرحله دوم با استفاده از يك مدل پانل و روش تحليل تابع مرزي تصادفي به تخمين نتايج در 23 صنعت فعال با كدهاي دو رقمي ISIC طي بازه زماني 13931374 پرداخته مي شود.يافته ها:نتايج مدل تحليل تابع مرزي تصادفي نشان مي دهد كه كارايي صنايع در بخش توليد حدودا 60 درصد ميباشد. همچنين به سبب فزاينده بودن بازده به مقياس در صنعت ايران، هزينه نهايي و هزينه متوسط توليد نزولي است و توليد در ناحيه اقتصادي صورت نمي گيرد. به همين جهت بنگاهها در ايران به مقياس كاراي توليد نرسيده و در مقياس فعلي حداكثر كننده سود نيستند. همچنين نتايج تخمين تابع تصادفي مرزي نشان ميدهد كه نيروي كار مهمترين جز در محاسبه انحراف از كارايي مي باشد.نتيجه:بنابراين ارتقاء سطح كيفي نيروي كار موجود از طريق آموزشهاي ضمن خدمت، آموزش هاي فني و حرفهاي لازم به منظور بالا بردن سهم شاغلان متخصص و ايجاد انگيزه لازم در نيروي كار از طريق ايجاد ارتباط مستمر بين سطح دستمزد و جبران خدمات نيروي كار و سطح بهرهوري آن ضرورت دارد. همچنين ضرورت دارد عوامل موثر بر افزايش ناكارايي در بخش هاي مختلف اقتصادي مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد تا بتوان سياست هاي اقتصادي خود را در جهت حذف و يا لااقل كاهش اين عوامل طرح ريزي نمايد.
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري