عنوان مقاله :
بحران سوريه؛ چالشها و فرصتها (با تاكيد بر جمهوري اسلامي ايران و رژيم اسرائيل)
عنوان به زبان ديگر :
The Syrian crisis; challenges and opportunities (With emphasis on the Islamic Republic of Iran and the Israeli regime)
پديد آورندگان :
حكيم، حميد دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، ايران , غلامي، سعيد دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، ايران
كليدواژه :
جمهوري اسلامي ايران , رژيم اسرائيل , موازنه قدرت , بحران سوريه , ژئوپليتيك
چكيده فارسي :
منطقه غرب آسيا، همواره به دليل موقعيت ژئوپليتيك، ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك، محل تلاقي منافع و منازعه ميان قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي بوده است. از آغاز سال 2011، به دنبال آغاز خيزش هاي مردمي و تحولات در كشورهاي تونس، مصر، ليبي، يمن و بحرين به تدريج اعتراض هايي نيز از فوريه همان سال در برخي از شهرهاي سوريه شكل گرفت. اين اعتراضات در نيمه دوم مارس 2011، در نهايت منجر به درگيريهاي خشونت آميزي ميان ارتش سوريه و مخالفان نظام بشار اسد شد كه زمينه سازحضور بازيگران مختلفي از جمله جمهوري اسلامي ايران و رژيم اسرائيل در خاك سوريه شد. هدف جمهوري اسلامي ايران در بحران نامبرده برقراري ثبات و آرامش در منطقه است اما رژيم اسرائيل به دليل ماهيت وجودي نامشروع، با مخالفت كشورهاي منطقه روبه روست؛ خواهان منطقه اي ناامن و همسايگاني ضعيف است تا خود در حاشيه امني به سر ببرد. در بررسي هدف اصلي مقاله يعني رويكرد سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و رژيم اسرائيل در قبال بحران سوريه، اشارهاي به چالشها و فرصتهاي دو كشور ايران و رژيم اسرائيل در بحران سوريه در چارچوب توازنقوا و همچنين بررسي پيامدهاي مثبت و منفي بحران مذكور، براي دو قدرت منطقهاي مذكور شده است. بر همين مبنا، در اين پژوهش سوال اصلي اين ميباشد كه (با توجه به توازن قوا در منطقه) جمهوري اسلامي ايران و رژيم صهيونيستي در بحران سوريه، با چه چالش ها و فرصت هايي مواجه بوده و اين بحران چه پيامدهاي مثبت و منفي براي هر كدام دارد؟ در مقام پاسخ به اين سوال فرض بر اين است كه بر اساس ملاكها و عواملي مانند: نوع نظام سياسي دو قدرت، جبر جغرافيايي، نوع تعريف و پاسخ هاي دو كشور به تهديدات و فرصتها، پاسخي شايسته به اهداف و سوالات داده شود.
چكيده لاتين :
Since the beginning of 2011, following the beginning of popular uprisings and developments in Tunisia, and ... , protests have gradually taken place in some Syrian cities. The protests in the second half of March 2011 eventually led to violent clashes between the Syrian army and opponents of Bashar al-Assad's regime, which led to the presence of various actors, including the Islamic Republic of Iran and the Israeli regime on Syrian soil. In examining the main purpose of the article, the foreign policy approach of the Islamic Republic of Iran and the Israeli regime towards the Syrian crisis, reference to the challenges and opportunities of the two countries and the Israeli regime in the Syrian crisis within the balance of power and the positive consequences. The crisis has been negative for the two regional powers.
In this study,an attempt is made based on criteria and factors such as: the type of political system of the two powers,the geographical algebra, the type of definition and responses of the two countries to threats and opportunities,as well as the relations between the Islamic Republic of Iran and Let the Israeli regime give each other a decent answer to its goals and questions.
عنوان نشريه :
مطالعات بيداري اسلامي