نقش تعديل‌گر استقرار كميتۀ حسابرسي و تخصص حسابرس در صنعت بر ارتباط بين جريان نقد آزاد و مديريت سود واقعي

هدف: هدف از اين پژوهش، بررسي نقش تعديل‌گر استقرار كميتۀ حسابرسي و تخصص حسابرس در صنعت بر ارتباط بين جريان نقد آزاد و مديريت سود واقعي در شركت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با حجم نمونه 133 شركت براي سال‌هاي 1397-1388است.  روش: فرضـيه‌هـاي پژوهش بـا بهـره‌گيري از الگوهـاي رگرسيوني چند متغيره آزمون و براي سنجش جريان نقد آزاد از الگوي چن و همكاران (2016) و به منظور آزمون معيارهاي مديريت سود واقعي از الگوي كوهن و زاروين (2010) استفاده گرديد. همچنين براي سنجش متغيرهاي تعديل‌گرِ استقرار كميتۀ حسابرسي و تخصص حسابرس در صنعت به‌صورت ساختگي از اعداد صفر و يك استفاده شده است.  يافته‌ها: يافته‌ها حاكي از ارتباط بين جريان نقد آزاد و مديريت سود واقعي از طريق هزينه‌هاي توليد غيرعادي و جريان نقد عملياتي غيرعادي است، اما بين جريان نقد آزاد و مديريت سود واقعي از طريق هزينه‌هاي اختياري غيرعادي ارتباط معنا‌داري مشاهده نگرديد. بنابراين، متغيرهاي تعديل‌گر با دو معيار هزينه‌هاي توليد غيرعادي و جريان نقد عملياتي غيرعادي آزمون شدند و مشخص گرديد استقرار كميتۀ حسابرسي و تخصص حسابرس در صنعت، ارتباط بين جريان نقد آزاد و مديريت سود واقعي را تضعيف مي‌كند.  نتيجه‌گيري: وجود كميتۀ حسابرسي كارآمد به عنوان ناظر درون‌سازماني مي‌تواند قدرت مديريت براي دستكاري صورت‌هاي مالي را محدود و رفتار فرصت‌طلبانۀ وي را براي استفاده از جريان‌هاي نقد آزاد جهت مديريت سود از طريق اتخاذ تصميم‌هاي عملياتي كنترل نمايد. همچنين، حسابرسان متخصص در صنعت به عنوان ناظران برون‌سازماني با نظارت بر فرآيند گزارشگري مالي، هم از طريق حسابرسي صورت‌هاي مالي و هم از طريق تأثير متقابل بر سازوكارهاي داخلي حاكميت شركتي، مي‌توانند باعث محدودتر شدن استفاده ناكارا از جريان‌هاي نقد آزاد شركت توسط مديريت گردند.