كليدواژه :
سازمان جهادي , اثربخشي سازمان , ساختار , سياست‌گذاري , انسان‌شناسي
چكيده فارسي :
تاكنون در خصوص عناصر سازمان جهادي، تحقيق منسجمي صورت نگرفته است و تبيين و تئوريزه كردن اجزا و عناصر اين نوع سازمان در سطوح كلان، مياني، و خرد شايان توجه است. بنابراين، هدف اين تحقيق شناسايي عناصر سازمان جهادي از يك طرف و تعيين ارتباط اين عناصر با اثربخشي سازماني از طرف ديگر است. در همين راستا، ابتدا از طريق تحليل محتواي كيفي و بر محوريت انديشه مقام معظم فرماندهي كل قوا، و منابع علمي و اسلامي، عناصر سازمان جهادي در سه مقوله انسان‌شناختي، ساختاري، و سياست‌گذاري شناسايي شد و سپس اجزاي اين 3 مقوله از طريق اجراي پنل دلفي در بين 8 متخصص علوم اجتماعي و در دو مرحله شناسايي شد. در خصوص اعتبار يافتههاي تحقيق بايد گفت كه در كل فرآيند اجراي مرحله دلفي سعي شد علاوه بر پنل، از تعدادي خبره حوزه مديريت جهادي در كنترل سؤالات اوليه استفاده به‌عمل آيد. روايي و پايايي مرحله كمي تحقيق هم به ترتيب با اتكا به خبرگان و ضريب الفاي كرانباخ بوده است. مساعدت نظري تحقيق، شناسايي و دستهبندي ابعاد انسان‌شناختي، ساختاري، و سياستي سازمان‌هاي جهادي و تعيين ارتباط آنها با اثربخشي سازماني است. بر اساس يافتههاي تحقيق، 16 مفهوم /مضمون مرتبط با انسان‌شناسي،13 مفهوم /مضمون مرتبط با ساختارها و 11 مفهوم /مضمون مرتبط با سياست‌گذاري، شناسايي و دسته بندي شد. در مرحله دوم تحقيق از طريق مدلسازي معادلات ساختاري و نمونه گيري تصادفي از يكي از مراكز نزاجا ميزان تأثير عناصر سازمان جهادي بر اثربخشي سازمان مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس يافته هاي تحقيق، تأثير سازمان جهادي بر اثربخشي سازماني مثبت و معناداري ميباشد. همچنين تأثير ساختار سازمان جهادي و انسان‌شناسي سازمان جهادي بر اثربخشي مثبت ميباشد و بالأخره، در اين تحقيق تأثير سياست‌گذاري بر اثربخشي معنادار نبود. نتيجه نهايي اين است كه انسانِ جهادي با سياست‌گذاري‌هاي خوب در بستر ساختارهاي پويا ميتواند اثربخشي سازماني را ارتقاء دهد.
چكيده لاتين :
So far, there has been no coherent research on the elements of the jihadi organization, and the previous studies has focused on the jihadi spirit, jihadi culture, and jihadi management; Therefore, it is worthwhile to explain and theorize the components and elements of the jihadi organization at the macro, medium, and micro levels. This study aims to identify the elements of the jihadi organization on the one hand and determine the relationship between these elements and organizational effectiveness on the other. In this regard, first, through the analysis of qualitative content and based on the idea of the Supreme leader, and scientific and Islamic resources, elements of the jihadi organization were identified in three categories: anthropology, structural, and policy-making. Then, the components of these 3 categories were identified through the implementation of the Delphi panel among 8 social scientists and in two stages. Regarding the validity of the research findings, it should be said that in the whole process of implementing the Delphi stage, in addition to the panel, a number of experts in the field of jihadi management were used to control the initial questions. The validity and reliability of the quantitative research phase have been based on experts and Cronbach's coefficient respectively. Theoretical assistance is to research, identify, and categorize the anthropology, structural, and policy dimensions of jihadi organizations and determine their relationship to organizational effectiveness. Based on the research findings, 16 concepts / themes related to anthropology, 13 concepts / themes related to structures, 11 concepts / themes related to policy-making were identified and categorized. In the second stage of the research, the effect of the elements of the jihadi organization on the effectiveness of the organization was tested by modeling structural equations and random sampling from one of the Nezaja's units. Based on the research findings, the effect of jihadi organization on organizational effectiveness is positive and significant; also, the effect of the structure and anthropology of the jihadi organization on effectiveness is positive. Finally, there was not any significant effect of policy making on effectiveness. At the end, it is concluded that a jihadist can improve organizational effectiveness with good policy making in the context of dynamic structures.
