شماره ركورد :
1234465
عنوان مقاله :
لوكوربوزيه، بازي، باتاي؛ تفسيرِ كليساي رُنشان براساسِ مفهومِ بي‌صورت در فلسفۀ باتاي
عنوان به زبان ديگر :
Le Corbusier, play, Bataille Interpreting Ronchamp chapel according to the concept of formless in Bataille philosophy
پديد آورندگان :
صبوري، نگار دانشگاه هنر تهران، تهران، ايران , نصري، امير دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ايران
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
167
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
190
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
باتاي , بازي , بي‌صورت , رُنشان , لوكوربوزيه
چكيده فارسي :
لوكوربوزيه و باتاي كه از مخالفانِ معماري بود، به ظاهر دو چهرۀ متضادند. اما ميانِ اين دو رابطه‌اي هست. لوكوربوزيه زماني كه مشغولِ ساختِ رُنشان بوده سهم ملعونِ باتاي را مي‌خواند. «بازي» از مفاهيمِ مشترك در دستگاهِ نظريِ اين دوست كه شايد اندكي متفاوت باشد. در اين مقاله با مروري بر كليساي رُنشانِ لوكوربوزيه به جستجوي اين نسبت خواهيم پرداخت. در رُنشان لوكوربوزيه بازيِ تقابل‌محور را به سرآغازِ معماري مي‌رساند: آنچه هم معماري است و هم نيست. رُنشان ادامۀ بازيِ چرخاندنِ محورهاست كه لوكوربوزيه از دهۀ 1920 آغاز كرده بود، تدبيري كه باتاي نيز در «آسفاله» به كار برده بود. بازيِ رُنشان در كارِ «ناچيز كردنِ چيز» و «قربانيِ» معماري است، مفاهيمي كه در سهم ملعون و آثارِ باتاي يافت مي‌شود. در نهايت رُنشان به بازي كشاندنِ ساختارِ مرسومِ معمارانه است چه در ارجاع‌ها و چه در صورت. اين درست همان موضوعِ تحسينِ باتاي در آثاري است كه از نظرِ او كليساي جامعِ زمانه و برتر از آن‌اند: نقاشي‌هاي مانه و تالارِ غارِ لاسكو. لوكوربوزيه در مفهومِ كم‌تر فهميدۀ «ماشينِ زندگي» معماري كردن را به فرآيندِ «بي‌صورتي» كه باتاي در نظر داشت نزديك كرده است: بازيِ تنش‌هايي كه در رُنشان به نتيجۀ اعلاي خود رسيده است. لوكوربوزيه با قربانيِ آنچه دوست مي‌دارد، چنان كه خود مي‌پندارد، در جايگاهِ «شهريارِ» باتاي مي‌نشيند و قرباني مي‌شود.
چكيده لاتين :
Le Corbusier and Bataille -who was against architecture- seem to be two opposing figures. But there is a relation between the two. Building Ronchamp, le Corbusier was reading The Accursed Share of Bataille. ‘Le jeu or play’ is one of the common concepts in the theoretical framework of these two, which can be slightly different. In this paper we will look for this relation considering le Corbusier’s Ronchamp chapel. In Ronchamp le Corbusier brings the contrast-based play to the beginning of architecture: What is architecture and not architecture at the same time. In Ronchamp Le Corbusier continued with the process of rotating axes which he had started in 1920s; the same measure which Bataille takes in ‘Acéphale’. The play in Ronchamp is ‘changing Thing into no-thing’ and ‘sacrificing’ architecture; concepts which are found in general economy and Bataille’s works. Ultimately Ronchamp plays with the common organization of architecture, both in reference and form. This is just what Bataille admires in works he considers as the cathedrals of the time or beyond: Manet’s works and Lascaux Cave Hall. In Le Corbusier’s not-well-understood concept of ‘machine of life’ the process of architecture is very close to the ‘formless’ process of Bataille: Playing of intensities that reaches to its acme in Ronchamp. By sacrificing what he loves, Le Corbusier, as he imagines, sits on the place of ‘Sovereign’ of Bataille.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
فايل PDF :
8450663
لينک به اين مدرک :
بازگشت