كليدواژه :
رانش موضوعي , فاصلۀ معنايي , پيوستگي , ديوارنوشته , كامنت , اينستاگرام , زبان شناسي اجتماعي
چكيده فارسي :
هر بخش از گفت و گو و مكالمه با آن چه در پيش و يا پس از آن مي آيد مرتبط است، اما گاهي فاصله بسياري ميان موضوع پاياني و موضوع آغازين گفت وگو ديده مي شود. هابز (1990) اين پديده را رانش موضوعي مي نامد و براي بررسي آن چهار رابطه پيوستگي تعريف ميكند. حفظ پيوستگي در محيطهاي عمومي چندكاربري ارتباط رايانه مدار دشوار است، زيرا پيامها به ترتيب اولويت زماني معكوس به نمايش در مي آيند و نمي توان به سادگي ديد كه چه پيامي به پيش از خود اشاره دارد. از طرف ديگر نيز، پيامهاي مداخله گري ميان پيامهايي كه از نظر منطقي يك زنجيره را تشكيل داده و پيوسته است نيز ديده ميشود. در نتيجه، ميتوان رانش موضوعي و رابطه هاي پيوستگي در مكالمات صورتگرفته در زير ديوارنوشته هاي شبكه هاي مجازي را نيز مورد بررسي قرار داد. در اين پژوهش سعي شده است با استفاده از نظريه هابز (1990) و هرينگ و نيكس (1997) به بررسي پيوستگي در 27 ديوارنوشته و 4881 كامنت اينستاگرام پرداخته شود. يافته هاي اين پژوهش نشان ميدهند در كامنتهاي مرتبط با ديوارنوشته ها ترتيب استفاده از رابطه هاي پيوستگي عبارتند از: ارتباط موضوعي و تغيير موازي با فاصله 3، 2 و 1، گسست با فاصله 4، توضيح با ترتيب فاصله هاي 3، 2 و 1 و فراسخن با فاصله 0، 4، 3، 1 و 2. در كامنت هايي كه زنجيره هاي مداخله گر ايجاد ميكنند ترتيب رابطه هاي پيوستگي را ميتوان به صورت زير تعريف كرد: ارتباط موضوعي با كمترين رابطه معنايي، توضيح با ترتيب فاصله هاي 1، 3 و 2، تغيير موازي با ترتيب فاصله هاي 1، 3 و 2 و فراسخن با فاصله صفر و 2.
چكيده لاتين :
Every part of a conversation is related to what comes before or after, however, there is sometimes
a long gap between the beginning and the end topic
of the conversation. Hobbs (1990) calls this
phenomenon “topic drift” and defines 4 types of
coherence relations responsible for topic drift. Since
the messages are displayed in a reverse
chronological order and subsequently it is not
obvious to which message the comment refers,
maintaining coherence in multi-user computermediated
communication is rather difficult.
Moreover, intervening messages are observed
among the messages that logically form a chain. As
a result, one can consider the existence of
coherence relations and analyze topic drift in
conversations occurring on social media. In this
paper, we have attempted to use Hobbs (1990) and
Herring and Nix’s (1997) framework to investigate
the coherence relations among 27 posts and 4881
comments on Instagram. In comments related to the
main post, the order of coherence relations was “on
topic and semantic parallelism” with the distances
3, 2 and 1 respectively, “break” with the distance 4,
“explanation” with the distances 3, 2, and 1, and
“metatalk” with the distances 0, 4, 3, 1, and 2. In
comments forming intervening chains, the order of
coherence relations can be defined as: “on topic”
with distance 0, “explanation” with distances 1, 3
and 2, “Semantic parallelism” with distance 1, 3 and 2 and “metatalk” with distance zero and 2.