چكيده فارسي :
با توجه به افزايش و رشد ميزان طلاق در ايران، ضروري است تا از طريق توصيف و بررسي ميزان طلاق، شناخت دقيق متغيرهاي زمينه اي و شناسايي عوامل زمينه ساز بروز و وقوع طلاق، با رصد دقيق و برنامه ريزي منظم در اين خصوص به بهبود شرايط و كاهش ميزان طلاق و يا پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي ناشي از آن مبادرت ورزيد. ازاين رو در اين مطالعه، علل و فرايندهاي تصميم و اقدام براي جدايي از ديدگاه متقاضيان طلاق در شهرستان محمودآباد از منظر جامعه شناختي و توجه به عوامل اجتماعي، موردنظر قرار گرفته است.
روش
جامعه آماري اين مطالعه كه به روش مطالعه كمي و اسنادي و با استفاده از اطلاعات افراد مراجعه كننده به مركز فوريتهاي اجتماعي اداره بهزيستي شهرستان محمودآباد انجام گرفته است، دربرگيرنده تمامي پرونده هاي متقاضيان طلاق مراجعه كننده به مركز مداخله در خانواده به منظور كاهش طلاق در طي 2 سال بود كه درمجموع، شامل اطلاعات 627 پرونده بوده است.
يافته ها
يافته هاي اين مطالعه در دو دسته ارايه شده اند كه شامل تحليل متغيرهاي زمينه اي مرتبط با طلاق و نيز پرداختن به عمده ترين دلايل زوجين براي ارايه درخواست طلاق هستند كه دربرگيرنده خيانت و عدم تعهد در روابط زناشويي، طلاق عاطفي، اعتياد به مصرف مواد مخدر، عدم آشنايي و تسلط بر تكنيكهاي مهارتهاي زندگي، دخالت اطرافيان، عدم رضايت از روابط زناشويي و عوامل اقتصادي و مالي است.
بحث
با بررسي وضعيت و تحليل عوامل مرتبط با بروز و وقوع طلاق بر ضرورت راهكارها و برنامه هاي پيشگيرانه و ارتقايي با هدف تقويت خانواده و كاهش آسيبهاي اجتماعي نشيت گرفته از طلاق نظير الزام قاطع بر آموزشها و مشاوره هاي پيش از ازدواج، افزايش دانش و آگاهي هاي عمومي به ويژه آموزش مهارتهاي زندگي و نيز وضع و بازنگري در قوانين خانواده تاكيد مي شود.
چكيده لاتين :
Introduction
Based on Statistical Center of Iran, the rate of divorce has increased in the recent decades. In this regard, there is a need to investigate the data to identify the key factors that can explain why it happens. Hence, the main goal of this study is to present an analysis of divorce phenomenon; and seek to contribute efforts as regards the social factors related to divorce among Mahmudabad’s couples applying for divorce.
Method
The research methodology was based on quantitative methods (semi- structured questionnaire) to get information and data from couples who were heading towards divorce. The study includes all cases (couples) of divorce applicants referring to “The intervention center in the family to reduce divorce rate (Welfare Organization)” in two years, which in total included 627 cases (1396 and 1397).
Findings
The main findings of this study are mentioned in two parts. At first, the research focused on some sociodemographic variables, such as areas (city or countryside), education level, age, and duration of marriage. In the next part, the most common reasons related to divorce are mentioned. In brief, extramarital affairs, emotional divorce, addiction to drugs or alcohol, unfamiliarity or lack of life skills training, interference by family or others, sexual dissatisfaction, and economic conditions or money-related issues are cited as the most common reasons for divorce. These can explain why so many marriages fail.
Discussion
based on the mentioned findings, some of suggestions and recommendations are proposed to minimize divorce that play a vital role to prevent or reduce negative consequences of breakup of a marriage in the future including, pre-marital education, life skills training programs, and revising the rules and law.
