بررسي تاثير رسانه هاي سازماني و اجتماعي بر پيشگيري از كرونا با ميانجيگري ادراك ريسك فردي و نقش تعديلگر جنسيت

بررسي تاثير رسانه هاي سازماني و اجتماعي بر پيشگيري از كرونا با ميانجيگري ادراك ريسك فردي و نقش تعديلگر جنسيت

هدف اين پژوهش بررسي تاثير رسانه هاي سازماني و اجتماعي بر پيشگيري از كرونا با ميانجيگري ادراك ريسك فردي و نقش تعديلگر جنسيت است. پژوهش حاضر، توصيفي پيمايشي است سوال اصلي پژوهش بررسي تاثير رسانه هاي سازماني و اجتماعي در درك افراد از پاندمي كرونا و تاثيردر ميزان پيشگري از بيماري كوويد19 مي باشد. جامعه آماري شامل پرسنل شركت سايپا كه تعداد آنها 7000 نفر كه با استفاده از فرمول كوكران 364 نمونه انتخاب شدند. داده هاي پژوهش از طريق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوري و از طريق روش دلفي، با استفاده از نظر خبرگان نهائي شده است. پايائي از طريق الفاي كرونباخ تائيد و با استفاده از نرم افزار PLS3 و روش معادلات ساختاري به تحليل و آزمون فرضيه ها پرداخته شد. يافته ها حاكي از آن است كه شبكه هاي اجتماعي و سازماني بر ادراك ريسك فردي داراي تاثير، رسانه هاي اجتماعي بر اقدامات پيشگيرانه از بيماري كرونا داراي تاثير، اما رسانه هاي سازماني بر اقدامات پيشگيرانه تاثير ندارند. از سوي ديگر نقش تعديل گري جنسيت بر روي شاخصه ها مورد ارزيابي قرار گرفته، و مشخص گرديد جنسيت، هيچكدام از شاخص ها را تعديل نمي كند

The purpose of this study is to investigate the effect of organizational and social media on covid19 prevention through the mediation of individual risk perception and the moderating role of gender. The present study is a descriptive survey. The main question of the research is to investigate the effect of organizational and social media on people's perception of Corona pandemic and its effect on the prevention of Covid disease. The statistical population includes the personnel of Saipa Company, whose number is 7000 people who were selected using Cochran's formula of 364 samples. Research data were collected through a researcher-made questionnaire and finalized through the Delphi method, using the opinion of experts. Reliability was confirmed by Cronbach's alpha and hypotheses were analyzed and tested using PLS3 software and structural equation method. Findings indicate that social and organizational networks have an effect on the perception of individual risk, social media has an effect on preventive measures against coronary heart disease, but organizational media has no effect on preventive measures. On the other hand, the role of gender adjustment on the indicators was evaluated, and it was found that gender does not adjust any of the indicators