شماره ركورد :
1236626
عنوان مقاله :
اصل تضاد در عالم از ديدگاه صدرا و هگل
پديد آورندگان :
كريمي خوزاني ، محبوبه دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان(خوراسگان) , دهباشي ، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان(خوراسگان) - گروه فلسفه , شمشيري ، محمد رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه فلسفه
از صفحه :
211
تا صفحه :
235
كليدواژه :
تضاد , عالم , ديالكتيك , ملاصدرا , هگل
چكيده فارسي :
تضاد به معناي تزاحم و ناسازگاري، همواره نظر بشر را به خود معطوف داشته و با اين سؤال مواجه كرده كه چرا به نحوي جنگ و ستيز و حتي اختلافات متعدد در ميان اجزاي عالم مشاهده مي‌شود. مقاله حاضر در صدد بررسي تطبيقي اين مسئله از ديدگاه دو فيلسوف شرق و غرب، ملاصدراي شيرازي و گئورك ويلهلم فريدريش هگل و بيان تشابهات و تفاوت‌هاي ديدگاه اين دو است. اين مهم با توجه به مباني فكري، نظري و فلسفي آن‌ها تبيين شده است. به گونه‌اي كه صدرالمتألهين تضادها و تزاحمات را ناشي از كثرت مي‌داند؛ زيرا هر جا كثرت وجود دارد، گريزي از تضاد نيست. او تضاد را لازمه عالم امكان و داراي وحدت تشكيكي دانسته كه در عالم ماده به حداكثر خود مي‌رسد و پس از آن، عالم مثال و عقول قرار دارد كه در آن تضادها به دليل شدت مرتبه وجودي به حداقل رسيده و به صورت تفاوت جلوه مي‌نمايد. هگل با بيان اصل تضاد به عنوان مهم‌ترين اصل از اصول ديالكتيك، آن را به عنوان امري درون ذات اشياء مي‌داند كه در جريان حركت ديالكتيكي صورت مي‌گيرد و نشانه‌اي از بالقوگي در ظهور انديشه مطلق تصور كرده كه با حركت از مقولات نازل‌تر به سوي مثال مطلق در جريان است و از اين سير ديالكتيكي به تضاد تعبير كرده است.
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت