عنوان مقاله :
تحليل كتاب زيرسيگاري (يا مردي كه واقعيت را انكار كرد)
پديد آورندگان :
صادقي ، رضا دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
كليدواژه :
ارول موريس , تامس كوهن , كتاب زيرسيگاري , نسبيگرايي , واقعگرايي پژوهشي , و صدق
چكيده فارسي :
كتاب ساختار انقلابهاي علمي مهمترين اثر تامسكوهن (1962) يكي از منابع درسي مهم در شاخههاي تاريخ و فلسفة علم است. تلقي رايج اين است كه اين كتاب با نگاه انتقادي به دستاوردهاي علمي و عقلي بشر در رشد عقلانيت دانش تجربي در دورة معاصر نقش مهمي داشته است. اما نگاه انتقادي اگر به انكار صدق و واقعيت منتهي شود، ماهيتي جزمي مييابد كه با ماهيت نقد در تضاد است و اعتماد به دانش و عقل را از بين ميبرد. ارول موريس (2018) در زيرسيگاري با تمركز بر كتاب ساختار انقلابهاي علمي نشان ميدهد كه كوهن در آثار خود در چنين مسيري قرار دارد. موريس در اين كتاب در كنار نقد محتواي آثار كوهن به زمينهها و نتايج رواني و اجتماعي انكار واقعيت نيز توجه دارد. هدف نهايي موريس اين است كه نشان دهد نسبيگرايان با تمسك به زباني دوپهلو و با برداشتهاي نادرستي كه از دانش تجربي دارند نه تنها منطق مشترك بشري را كه مبناي عقلاني علوم تجربي است، تخريب ميكنند، بلكه اصول اخلاقي را نيز متزلزل ميكنند و زمينة توجيه و تداوم جنگ و كشتار را فراهم ميكنند. او در برابر نسبيگرايي از نوعي واقعگرايي معتدل دفاع ميكند كه با نسبيگرايي و جزمانديشي به يك اندازه فاصله دارد و اعتماد به علم را با امكان نقد جمع ميكند.
عنوان نشريه :
پژوهش و نگارش كتب دانشگاهي
عنوان نشريه :
پژوهش و نگارش كتب دانشگاهي