عنوان مقاله :
تحليل گفتمان انتقادي رمان «چشمهايش» از بزرگ علوي بر اساس نظريۀ نورمن فركلاف
پديد آورندگان :
قنبري عبدالملكي ، رضا دانشگاه دامغان - گروه زبان و ادبيات فارسي , فيروزيان پور اصفهاني ، آيلين دانشگاه دامغان - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
فركلاف , بزرگ علوي , تحليل گفتمان انتقادي , چشمهايش , ايدئولوژي
چكيده فارسي :
اين مقاله با هدف سنجشِ كارايي نظريۀ فركلاف در تحليلِ رمانِ سياسي، اثر «چشمهايش» نوشته بزرگ علوي را با رويكرد تحليل گفتمان انتقادي مورد واكاوي قرار دادهاست. پرسش اصلي جستار حاضر از اين قرار است كه نوع رويارويي اين اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصيف، تفسير و تبيين به چه شكل است؟ در پيوند با اين پرسش، هدف اصلي پژوهش بازنمايي ايدئولوژي مؤثر بر ذهن و زبان نويسنده، و همچنين تبيين پيوند ميان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و كلان است. در اين راستا، نگارندگان با رويكرد توصيفي تحليلي، پس از مطالعۀ سطح توصيف متن كه متشكل از ساخت هاي ايدئولوژيك است، به تحليل محتواي آن و تبيين ارتباط ميان اين محتوا و شرايط سياسي اجتماعي پيرامون آن پرداخته اند. يافته هاي پژوهش نشاندهنده آن است كه روش فركلاف با توجه به ارتباط داستان و شكل گيريِ آن در يك بافت اجتماعي، رهيافتي مؤثر در تحليل رمان سياسي است. دستاورد اصلي مقاله نشان مي دهد كه انتخابهاي بزرگ علوي در زمينۀ واژگان و نحو، بيان گر گرايش او به ايدئولوژيِ ماركسيسم است كه در زمان توليد متن، در تضاد با گفتمان حكومت راست گراي پهلوي قرار داشتهاست. با توجه به اينكه گفتمان مسلط در رمان «چشمهايش»، گفتمان سوسياليسم است؛ ايدئولوژي نهفته در اين اثر جداي از فرهنگ و جامعۀ عصر نويسنده نيست.