كليدواژه :
مضمونآفريني , سبك هندي , سيمرغ , اسطوره , حماسه , عرفان , شعر صائب. ,
چكيده فارسي :
سيمرغ پرندهاي اساطيري است كه از گذشتههاي دور تاكنون در حوزه تفكر، تمدن، فرهنگ و انديشۀ ايرانيان بال و پر گشوده و در اشكال گوناگون خود را به نمايش گذاشته است. قديميترين متن حاوي اسطورۀ سيمرغ، اوستاست و در حوزۀ زبان و ادبيات فارسي، شاهنامه از مهم ترين مجالهاي ظهور سيمرغ است و در قرن ششم، سيمرغ در حيطۀ ادبيات عرفاني نيز تجلي مييابد. اين پرند ۀ اساطيري در هر دوره با نقش و رنگ متناسب آن زمان بروز و ظهور داشته است. سبك هندي سبك مضمون آفريني با ايدههاي گذشته است و صائب تبريزي از بزرگترين شاعران اين سبك به شمار ميرود كه در دوره ركود عرفان، به مضامين عرفاني بسياري توجه نشان داده است. در اين مقاله كه به شيوه توصيفي تحليلي انجام شده است، برآنيم تا چگونگي بروز و ظهور سيمرغ اساطيري حماسي و سيمرغ عرفاني را در شعر صائب بررسي كنيم. بنابراين سؤال موردنظر اين است كه با توجه به تلاشهاي گوناگون صائب براي مخالفخواني و مضمونآفريني در حوزه هاي مختلف، وي از سيمرغ چگونه براي مضمونسازي استفاده كرده است و بيشتر در چه حوزه و براي بيان چه مفاهيمي از اين پرنده اساطيري بهره گرفته است؟ پژوهش نشان ميدهد كه صائب علاوه بر بهرهگيري از داستان سيمرغ اساطيري در شاهنامه، از سيمرغ عرفاني در منطقالطير نيز بهره گرفته است و ابهت، جلال و شكوه سيمرغ، عنصري برگرفته از هر دو حيطۀ حماسي و عرفاني است كه در شعر صائب به زيبايي استفاده شده است.