كليدواژه :
مدينه فاضله , اقتدارگرايي , رئيس اول , اشتراك آرا , نوابت , خطابه , جمعگرايي
چكيده فارسي :
مدينه فاضله بهعنوان مدينه مطلوب در فلسفه سياسي كلاسيك اسلامي، در معرض اين انتقاد قرار دارد كه مدينهاي اقتدارگراست. هرچند فيلسوفان مسلمان كلاسيك، مدينه تغلب را از گونههاي مدن غيرفاضله قرار دادهاند و مدينه فاضله را از آن متمايز دانستهاند. اما چون اقتدارگرايي از استبداد كلاسيك تفاوت دارد، بررسي نسبت مدينه فاضله با اقتدارگرايي ضروري به نظر ميرسد.برخي سامان مدينه فاضله را اقتدارگرايانه دانستهاند و برخي هم بدون تصريح به اقتدارگرايانه بودن آن، به وجود نشانوارههاي اقتدارگرايي در مدينه فاضله اذعان كردهاند. اين مقاله نشانوارههاي اقتدارگرايي در مدينه فاضله را از متون نويسندگان بومي و غربي استخراج كرده و سپس با استفاده از روش تفسيري، به ارزيابي آن ميپردازد. رئيس اول، اشتراك آراء، نوابت، خطابه و جمعگرايي مهمترين نشانوارههاي اقتدارگرايي در مدينه فاضلهاند كه در اين مقاله بررسي و ارزيابي ميگردند. نتيجه تحقيق اينكه با تكيه بر شواهد ارائهشده معلوم ميگردد كه هيچكدام از اين نشانوارهها، بر اقتدارگرا بودن مدينه فاضله دلالت ندارند.