عنوان مقاله :
الگوهاي نظري تبيين انقلاب اسلامي؛ الهيات رهاييبخش بهمثابه چارچوب بديل
پديد آورندگان :
شفيعي فر ، محمد دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي , محبوبي ، محمد دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي
كليدواژه :
الهيات رهاييبخش , انقلاب اسلامي , ايدئولوژي , تشيع , جمهوري اسلامي ايران
چكيده فارسي :
در تبيين شكلگيري و پيروزي انقلاب اسلامي چارچوبهاي مرسوم، سمبلانگاري، ايدئولوژيانگاري، و گفتمانانگاري مطرح شدهاند كه هريك ضعفها و نارساييهايي دارند. مؤلفه فرهنگي انقلاب اسلامي همچون گفتمانها، گونهاي سخن گفتن تعاملي با جهان و درباره جهان نبود. در اين مقاله، «الهيات رهاييبخش اسلامي» بهمنزله چارچوبي بديل براي تبيين انقلاب اسلامي معرفي شده است، زيرا شرايط بحراني جامعه ايراني در دهههاي 1340 و 1350 و زمينههاي اجتماعي تشيع در ايران، تشيع انقلابي بهمثابه گونهاي الهيات رهاييبخش اسلامي مطرح شد كه نويد آزادي، عدالت، استقلال و ظلمستيزي را ميداد، و براي قاطبه جامعه ايراني دركشدني و پذيرفتني بود. در اين زمينه به پرسشهاي پژوهشي زير پاسخ داده خواهد شد: 1. مناسبترين چارچوب نظري براي تبيين مؤلفه فرهنگي انقلاب ايران چيست؟ 2. چرا و چگونه الهيات رهاييبخش اسلامي بهعنوان مهمترين مؤلفه فرهنگي به وقوع انقلاببراندازنده رژيم پهلوي در ايران انجاميد؟ در فرضيه پژوهش بيان ميشود كه الهيات رهاييبخش اسلامي عامل تبيينكننده انقلاب در ايران است. روش پژوهش كيفي و استدلال مبتني بر يك مورد (انقلاب در ايران) براساس بررسي و تفسير رويدادهاي گذشته و شواهد موجود در تحليلهاي كارشناسانه نظريهپردازان انقلاب و مسائل ايران معاصر است. در ماههاي منتهي به وقوع انقلاب ايران، الهيات رهاييبخش اسلامي جايگزين ايدههاي مسلط در گروههاي اپوزيسيون شد، و ساير گروههاي مخالف را واداشت تا به ائتلافي نامتقارن با انقلابيهاي اسلامگرا تن دهند.