عنوان مقاله :
سنجش روايتهاي 10گانۀ داستان مَثَل «كاشتن درخت براي ديگران»
پديد آورندگان :
مبارك ، وحيد دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات فارسي , كريمي ، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج
كليدواژه :
كاشتن درخت , سنجش و مقايسه , نشانهها , راغب اصفهاني... بهار
چكيده فارسي :
زبان پهلوي و پارسي و جنبههاي تعليمي آن در نهضت ترجمۀ عهد اموي از منابع اصلي مترجمان بوده و بسياري از حكمتها و تعليمات اخلاقي ايراني به عربي ترجمه شده و سپس از طريق ترجمه به فارسي، دوباره در منابع ايراني، بازتوليد شده و از راه بينامتنيت تا به روزگار ما رسيده است. در اين نقل و انتقال، هر نويسنده به فراخور سياست نوشتارش، چيزهايي بدان افزوده است. روايتشناسي كه در اصل بررسي دستور زبان حاكم بر روايت است با الگوبرداري از زبانشناسي به مطالعۀ روايت به مثابه ژانر به حركت از فُرم به طرف معنا ميپردازد و گفتمان روايي را پارول يا نمودي متمايز از نظام لانگ مانند داستان ميداند و مقولات اصلي زبان (شخص، زمان، وجه و نمود) را در داستان بازيابي ميكند و ميكوشد كه نظام مشترك حاكم بر تمام روايتهاي داستاني را بيابد. اين مقاله با استفاده از منابع كتابخانهاي و روش توصيفي تحليلي به سنجش و تحليل مقايسهاي روايتهاي «ديگران كاشتند، ما خورديم، ما بكاريم، ديگران بخورند» از راغب اصفهاني تا بهار پرداخته است. يافتهها نشان ميدهند كه موضوع اغلب منابع يكسان است، اما مضامين و پيرنگهاي آنها با يكديگر تفاوت دارد. چگونگي و تفاوت رابطۀ شاه و رعيت، ايرانيگرايي يا عربيگرايي، نمايش دانايي رعيت و تعريض به ناآگاهي و ناكارداني شاهان در برخورد با مردم، تسلط گفتمان دينمدار يا دنيامدار حاكمان، كار مولد و اهداف پاداش دادن و ميزان آن و پيوند آن با خزانۀ دولتي و خراج و... نكاتي هستند كه در اين داستانها مطرح شده و تفاوت گفتمانها را رقم زدهاند.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي