بررسي رابطة الگوي حكمراني متعالي و اقتدار ملي در جمهوري اسلامي ايران

Investigating the Relationship between the Model of Transcendent Governance and National Authority in the Islamic Republic of Iran

پژوهش حاضر حكمراني متعالي را به‌عنوان الگوي برگزيدة حكمراني در حكومت‌هاي اسلامي معرفي كرده است. در همين راستا به بررسي رابطة حكمراني متعالي و اقتدار ملي در جمهوري اسلامي ايران پرداخته‌ شده است. در عصر كنوني كه نحوة ادارة عالي امور، مدنظر حكمرانان و آحاد مردم در جهان است، الگويابي و انتخاب يك روش كارآمد متناسب با فطرت انسان‌ها جهت تأمين نيازهاي ضروري زندگي آنها ضروري است. با توجه به پيشرفت فناوري و لزوم تأمين مايحتاج جوامع و همچنين هدايت و سعادت افراد جامعه در جهت سير تكاملي بشر، حكمراني شايسته امري اجتناب‌ناپذير است. از همين رو، گزينش شيوه‌اي از حكمراني با دارا بودن مشروعيت الهي و مقبوليت و نصرت مردمي به‌صورت تؤامان، خواست‌ همة ملت‌هاست. در اين تحقيق كيفي آميخته با استفاده از روش‌هاي فراتركيب و تحليل محتوا، به تحليل كيفيِ محتواي مطالعات اوليه پرداخته و يافته‌ها و نتايج مطالعات ديگر تحليل و تشريح شده است، تا دانش موجود را ارتقاء و ديدگاه جامع و گسترده‌اي را نسبت به اين موضوع فراهم كند. سپس با احصاء مولفه‌هاي حكمراني متعالي، نحوة تأثير آنها بر كارايي، اثربخشي و كارآمدي حكومت و نيز مقبوليت و رضايتمندي عمومي بررسي گرديده است. براساس نتايج حاصله، در صورت اجراي حكمراني متعالي در مقياس‌هاي گوناگون جغرافيايي با مولفه­هاي بدست آمده، ارتقاء اقتدار ملي جمهوري اسلامي ايران در دو چهرة بيروني و دروني امري حتمي و غيرقابل انكار است.

The present study has introduced transcendent governance as the preferred model of governance in Islamic governments. In this regard, the relationship between transcendent governance and national authority in the Islamic Republic of Iran has been studied. In the present age, when the supreme administration of affairs is considered by the rulers and individuals of the world, modeling and choosing an efficient method appropriate to human nature is essential to meet the essential needs of their lives. Given the advancement of technology and the need to provide for the needs of societies as well as the guidance and well-being of individuals in the direction of human evolution, good governance is inevitable. Therefore, the choice of a method of governing with divine legitimacy and popular acceptance and victory is the desire of all nations. In this mixed qualitative research, using meta-combined methods and content analysis, the content of the initial studies is qualitatively analyzed and the findings and results of other studies are analyzed and explained, to upgrade existing knowledge and provide a comprehensive view of the issue. Then, by enumerating the components of transcendent governance, how they affect the efficiency, effectiveness and efficiency of government, as well as public acceptance and satisfaction have been studied. Based on the results, in the case of the implementation of transcendent governance in various geographical scales with the obtained components, the promotion of the national authority of the Islamic Republic of Iran in both external and internal aspects is inevitable and undeniable.