عنوان مقاله :
زنان جزيره ( گزارش »بندر و دريا« از مشاغلي كه بانوان هرمزي براي خود دستوپا كرده اند )
پديد آورندگان :
فاقد نويسنده ماهنامه بندر و دريا
كليدواژه :
زنان جزيره , بندر و دريا , مشاغل , بانوان هرمزي
چكيده فارسي :
بندر و دريا| تا چشم كار ميكند ماهي روي زمين ريخته است، ماهيهايي كه با چشمان باز انگار سرتاسر اشاره اند. اگر بيشتر از چند دقيقه ميانشان بايستي، بوي بدشان نفست را تنگ مي ِ كند. آفتاب خاك را پر كرده مستقيم و تند جزيره پوستت را ميزند و به جان الشهي ماهيها ميافتد. فرقي ندارد كجا ايستاده باشي، تا چند كيلومتري اينجا مگسها امان آدم را ميبُرند. سه، چهار زن پير و جوان ماهيهاي مرده را از ماشينها خالي ميكنند، روي پارچههاي بزرگ چهارگوشي ميريزند و ميِكشند و ميبرند؛ ميكشند و ميبرند... روسريهاشان رنگي است، اما صورتشان را آفتاب حسابي سوزانده است، دستهايشان تيره و زخمي شده و ناخنهايشان به گوشت ماهيهاي مرده خو گرفته است. خالهخاتون از وقتي كه خودش را شناخته، كارش همين بوده، اينكه ميان آفتاب سوزان جزيره بايستد و ماهيها را پهن كند، خشك كند و كود نهايي را تحويل كارخانهدارها بدهد. سراغش ميروم و احوالپرسي ميكنم. دستم را دراز ميكنم، اما خاله دستهايش را نشان ميدهد: »من كه نمي ِ تونم به دست قشنگ تو دست بزنم. دست ما پر ُ خردهماهيه.« خاله كاري به گردشگرها ندارد. سرما و گرما برايش فرقي نميكند، او و زناني مثل او سالهاست كه از همين راه نان خود را از جزيرهي مهجور هرمز درميآورند. خشككردن ماهيها و تبديلشان به كود براي كارخانهها يكي از مشاغل قديمي جزيره هرمز است؛ از آن مشاغل سختي كه عموما كار زنان است و اصال انگار از ابتدا به نام آنها ثبت شده است.
عنوان نشريه :
بندر و دريا