ارائه مدل تجارب سايكوتيك در زنان آزارديده بر اساس خشونت همسر: نقش ميانجي ابعاد سرشت و منش

Modeling of Psychotic Experiences in Abused Women in Relation to Intimate Partner Violence: The Mediating Role of Temperament and Character Dimensions

مقدمه: اگرچه رابطه بين خشونت همسر و تجارب سايكوتيك زنان آزارديده مورد بررسي قرار گرفته است، اما توجه كمتري به عوامل ميانجي اين رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تدوين و ارائه مدل تجارب سايكوتيك در زنان آزارديده بر اساس خشونت همسر و با توجه به نقش ميانجي ابعاد سرشت و منش انجام شد. روش كار: پژوهش حاضر يك مطالعه توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه زنان آزارديده مراجعه‌كننده به پزشكي قانوني استان البرز در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 331 نفر از زنان مراجعه كننده به مراكز خدمات سلامت روان بود كه ادعا ‌كردند مورد آزار و اذيت همسر خود قرارگرفته‌اند و پزشكان قانوني نيز پس از انجام معاينات، صدمات وارده را تأييد كردند. شركت‌كنندگان به روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. آن‌ها به نسخه 16 ماده‌اي پرسشنامه پيش مرضي، نسخه تعديل‌شده مقياس مطالعه‌ ملي خشونت جنسي و خشونت از طرف شريك زندگي و فرم كوتاه پرسشنامه سرشت و منش پاسخ دادند. داده‌هاي پژوهش با استفاده از روش مدل يابي معادلات ساختاري و به كمك نرم‌افزارهاي آماري SPSS22 و LISREL8.8 تحليل شدند. يافته‌ها: يافته‌ها نشان داد كه مسير مستقيم خشونت همسر به سرشت (0/01>p)، منش (0/01>p) و تجارب سايكوتيك (0/05>p) معنادار است. مسير مستقيم سرشت به تجارب سايكوتيك (0/01>p) و منش به تجارب سايكوتيك (0/01>p) معني‌دار است. به‌علاوه مشخص شد كه مسير غيرمستقيم بين خشونت همسر و تجارب سايكوتيك از طريق ابعاد سرشت-منش معني‌دار است (0/01>p). نتيجه‌گيري: يافته‌هاي اين پژوهش از نقش ميانجي سرشت و منش در رابطه بين خشونت همسر با تجارب سايكوتيك حمايت مي‌كند. اين نتايج بر لزوم توجه به ويژگي‌هاي شخصيتي و تجارب سايكوتيك زنان آزارديده و همچنين استفاده از آموزش‌ها و درمان‌هاي مناسب توسط متخصصان و درمانگران اشاره دارد.

Introduction: Although the relationship between intimate partner violence and the psychotic experiences of abused women have been investigated, less attention has been paid to the mediating factors of this relationship. So, the present study was carried out to develop and propose a model for psychotic experiences related with intimate partner violence among abused women, while considering the mediating role of character and temperament dimensions. Methods: This study was a descriptive correlational study. The statistical population included all abused women who referred to Alborz Province Forensic Medicine General Office in 2020. The sample included 331 women who referred to mental health centers, who claimed to have been abused by their husbands. Also, forensic physicians confirmed the injuries after a medical examination. Participants were selected by convenience sampling method. They answered the modified version of national intimate partner and sexual violence survey scale, 16-item a version of the prodromal questionnaire, and the temperament and character inventory-short form. The data were analyzed using structural equation modeling and SPSS22 and LISREL8.8 software. Results: The results showed that the direct path of intimate partner violence to temperament (p<0.01), character (p<0.01), and psychotic experiences (p<0.05) was significant. The direct path of temperament to psychotic experiences (p<0.01) and the direct path of character to psychotic experiences (p<0.01) are significant. Also, indicated that the indirect path intimate partner violence to psychotic experiences through temperament-character dimensions was significant (p<0.01). Conclusions: The findings of this study support the mediating role of temperament and character in the relationship between intimate partner violence and psychotic experiences. These results indicate the need to pay attention to the personality traits and psychotic experiences of abused women, as well as the use of appropriate training and treatment by specialists and therapists.