شماره ركورد :
1240161
عنوان مقاله :
مقايسه پيش آگهي يك ماهه، سه ماهه، شش ماهه و يك ساله درمان بيماران مبتلا به افزايش بدخيم فشار داخل مغزي به وسيله شيوه هاي دكامپرسيو كرانيوتومي و كرانيوتومي هينج (لولا) در بيمارستان سينا در سال هاي 1395-1396
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Short-Term, Mid-Term, and Long-Term outcome of Hinge Craniotomy and Decompressive Craniectomy in Patients with Malignant Intracranial Hypertension; the Preliminary Result of a Prospective, Randomized Controlled Study
پديد آورندگان :
حريفي، محمدمصطفي دانشگاه علوم پزشكي تهران - گروه جراحي مغز و اعصاب، بيمارستان سينا، بخش جراحي مغز و اعصاب , مرتضوي، ابوالقاسم دانشگاه علوم پزشكي تهران - گروه جراحي مغز و اعصاب، بيمارستان سينا، بخش جراحي مغز و اعصاب , اميرجمشيدي، عباس دانشگاه علوم پزشكي تهران - گروه جراحي مغز و اعصاب، بيمارستان سينا، بخش جراحي مغز و اعصاب , كريمي يارندي، كوروش دانشگاه علوم پزشكي تهران - گروه جراحي مغز و اعصاب، بيمارستان سينا، بخش جراحي مغز و اعصاب
تعداد صفحه :
19
از صفحه :
21
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
39
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
افزايش بدخيم فشار داخل مغزي , كرانيوتومي دكامپرسيو , كرانيوتومي هينج
چكيده فارسي :
زمينه و هدف كاهش مرگ و مير و ناتواني هدف اصلي كرانيال دكامپرشن در بيماران با افزايش بدخيم فشار داخل جمجمه به علت هاي متفاوت از جمله آسيب تروماتيك مغزي، انفاركتوس ايسكميك و غيره مي باشد. در حال حاضر روش متداول جهت كرانيال دكامپرشن انجام دكامپرسيو كرانيوتومي مي باشد كه اثر مثبت آن روي كاهش فشار داخل جمجمه و پيش آگهي بيماران نشان داده شده است. در اين مطالعه پيش آگهي كوتاه مدت و طولاني مدت بيماران مبتلا افزايش بدخيم فشار داخل جمجمه را در دو گروه دكامپرسيو كرانيوتومي و هينج كرانيوتومي با هم مقايسه مي كنيم. مواد و روش ها در اين مطالعه كه به صورت كارآزمايي باليني و تصادفي كنترل شده انجام شد، 38 بيمار با تشخيص افزايش بدخيم فشار داخل جمجمه به دليل اثر فشاري ناشي از علت هاي انفاركتوس ايسكميك، آسيب تروماتيك مغزي و خونريزي ايديوپاتيك داخل مغزي و نياز به انجام كرانيال دكامپرشن داشتند، به صورت تصادفي در دوگروه دكامپرسيو كرانيوتومي و كرانيوپلاستي هينج (لولا) قرار گرفتند. يافته ها در اين مطالعه 38 بيمارمعيارهاي ورود به مطالعه را داشتند كه 19 بيمار تحت دكامپرسيو كرانيوتومي و 19 بيمار كرانيوپلاستي هينج (لولا) قرار گرفتند. ميانگين تعداد روزهاي تحت ونتيلاسيون، بستري دربخش مراقبت هاي ويژه و بستري در بيمارستان در گروه دكامپرسيو كرانيوتومي به ترتيب 27/26± 29، 30/26±79/32 و 28/27±16/47 و در گروه كرانيوپلاستي هينج (لولا) به ترتيب 21/30±21/24، 30±84/27 و 41/35±53/38 بود كه از نظر آماري تفاوت معناداري نداشتند. ميزان مرگ و مير در طول يك سال براي هر گروه 3/26% بوده است. 9 بيمار در گروه دكامپرسيو كرانيوتومي و 6 بيمار در گروه كرانيوپلاستي هينج (لولا) تشنج داشته اند. در گروه دكامپرسيو كرانيوتومي 2 بيمار نيازمند تعبيه شانت شدند و براي يك بيمار جهت كنترل هيدروسفالي درناژ ونتريكولار (بطني) تعبيه شد و در گروه كرانيوپلاستي هينج (لولا) براي 2 بيمار جهت كنترل هيدروسفالي درناژ ونتريكولار (بطني) استفاده شد. دو بيمار در گروه كرانيوپلاستي هينج (لولا) دچاراستيوميليت شدند و يك بيمار از گروه دكامپرسيو كرانيوتومي پس از كرانيوپلاستي دچار استيوميليت شد و يك بيمار دچار عفونت فلپ استخوان در ربع فوقاني شكم در محل ذخيره فلپ شد. درصد اتساع مغزي در بيماران دكامپرسيو كرانيوتومي 22/10% كه بيشتر از بيماران كرانيوپلاستي هينج (لولا) با 69/8% بوده كه از نظر آماري معنادار نبود. در گروه دكامپرسيو كرانيوتومي 6 بيمار و در گروه كرانيوپلاستي هينج (لولا) 3 بيمار يافته هاي ساب دورال افيوژن داشتند. پيش آگهي فانكشنال بيماران در انتهاي بازه زماني 90-30 روز 90 تا 180 روز و 180 تا 365 روز با MRS و GOS در دو گروه دكامپرسيو كرانيوتومي و كرانيوپلاستي هينج (لولا) از نظر آماري تفاوت معناداري نداشت. نتيجه گيري به نظر مي رسد كرانيوپلاستي هينج (لولا) با توجه به عوارض كمتر و پيش آگهي كوتاه مدت و طولاني مدت مشابه با دكامپرسيو كرانيوتومي مي تواند جايگزين مناسبي براي كرانيال دكامپرشن در بيماران افزايش بدخيم فشار داخل جمجمه با علت هاي انفاركتوس ايسكميك، آسيب تروماتيك مغزي، خونريزي ايديوپاتيك داخل مغزي باشد. با انجام كرانيوپلاستي هينج (لولا) تحميل يك عمل جراحي ماژور (كرانيوپلاستي) و بار مالي از روي دوش بيمار و سيستم درمان برداشته مي شود.
چكيده لاتين :
Introduction & Objective Reducing mortality and disability are the main objectives of cranial decompression in patients with malignant intracranial hypertension. Hinge craniotomy (HC) is an alternative technique to decompressive craniectomy (DC), this study is designed to compare efficacy of these 2 procedures in the management of patients with malignant intracranial hypertension. Materials & Methods Prospective, randomized, controlled trial including 38 adult patients undergoing cranial decompression who were randomly assigned to a decompressive craniectomy (n=19) or hinge craniotomy group (n=19). Postoperative variables such as ‘Intracranial pressure (ICP) therapeutic index’, duration of mechanical ventilation, duration of the admission in Intensive Care Unit (ICU), length of hospital stay were assessed. Radiographic outcomes were assessed by comparing preoperative and postoperative Computed Tomography (CT) scans. Postoperative complications such as infection, need for reoperation due to the lack of ICP control, wound healing problems, bone infection, etc. were recorded. Functional neurologic outcome was monitored by using the Modified Rankin Scale and Glasgow Outcome Scale in 3, 6, and 12 months after operation. Results There was no significant difference in preoperative demographic variables between the two groups. The mean duration of mechanical ventilation, ICU admission, and hospital stay was 29±26.27, 32.79±26.30, and 47.16±27.28 days in the DC group and 24.21±30.21, 27.84±30, and 38.53±35.41 days in the HC group which showed no significant difference. There was no significant difference in the preoperative brain CT analysis between two groups. The mean Rotterdam score was 4.53±0.84 and 4.58±0.6 in the DC and HC group respectively, indicating no significant difference. The ratio of the largest craniotomy diameter to the largest anterior-posterior diameter of the skull was 0.76±0.05 in the DC and 0.76±0.04 in the HC group. The brain expansion percentage was 10.22% in DC and 8.69% in HC patients without a significant difference. Conclusions It seems that HC can be a suitable alternative to the DC because of less complications rate and similar short-term and long-term outcome. By performing HC, a major surgery (cranioplasty) is reduced and the financial burden is removed from the patient and the health system.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
جراحي ايران
فايل PDF :
8461373
لينک به اين مدرک :
بازگشت