عنوان مقاله :
بررسي ارتباط بين شاخص توده بدني با تراكم مواد معدني استخوان كمر در زنان ميانسال فعال و غيرفعال
عنوان به زبان ديگر :
The Relationship between Body Mass Index and Lumbar Bone Mineral Density in Active and Inactive Middle-aged Women
پديد آورندگان :
ترتيبيان، بختيار دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه تربيت بدني و علوم ورزشي، تهران، ايران , فصيحي، ليلا دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه تربيت بدني و علوم ورزشي، تهران، ايران , اسلامي، رسول دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي - گروه تربيت بدني و علوم ورزشي، تهران، ايران
كليدواژه :
تراكم مواد معدني استخوان , زنان ميانسال , شاخص توده بدني
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: پوكي استخوان و چاقي از مشكلات عمدهاي هستند كه شيوع آنها در حال افزايش است. فعاليت بدني ميتواند از طريق مكانيسمهاي متعدد مانند تغيير در شاخص توده بدني (BMI) در پيشگيري از پوكي استخوان موثر واقع شود. با توجه به اندازه گيري آسان BMI، اين شاخص به طور گسترده اي به عنوان شاخص ميزان چاقي مورد استفاده قرار ميگيرد. شاخص توده بدن (BMI) در مردان و زنان با تراكم مواد معدني استخوان (BMD) ارتباط نزديكي دارد. با اين حال، رابطه بين BMI و BMD با توجه به مطالعات مختلف متفاوت است. بنابراين هدف از مطالعه حاضر بررسي ارتباط بين شاخص توده بدني با تراكم مواد معدني استخوان كمر در زنان ميانسال فعال و غيرفعال بود.
روش كار: تعداد 60 نفر زن ميانسال فعال و 60 نفر غيرفعال در دامنه سني 50 تا 65 سال، داراي سوابق پزشكي و آزمايشات باليني در بيمارستان ميلاد تهران و بصورت در دسترس انتخاب شدند. شاخص توده بدني محاسبه و تراكم مواد معدني استخوان با اسكن DEXA در ستون فقرات كمري (L4 تا L1) اندازه گيري شد. از آزمون t مستقل و ضريب همبستگي پيرسون براي ارزيابي دادهها استفاده گرديد. براي تجزيه و تحليل دادهها از نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.
يافتهها: نتايج اين مطالعه نشان داد كه در گروه فعال در مهرههاي كمري L1، L3 و L4 (به ترتيب 0/034= p 0/017=p، 0/019=p )، و در گروه غيرفعال در مهرههاي L1 و L4 (به ترتيب 0/034 = p، 0/022 = p)، بين شاخص توده بدني با تراكم مواد معدني استخوان ارتباط مثبت و معني داري وجود داشت. در ساير مهره هاي هردو گروه بين شاخص توده بدني با تراكم مواد معدني استخوان ارتباط معني داري يافت نشد.
نتيجهگيري: نتايج تحقيق حاضر نشان داد كه افزايش وزن و در نتيجه BMI در زنان فعال خطر پوكي استخوان را كاهش ميدهد. به نظر مي رسد انجام فعاليت هاي بدني در زنان به كسب توده عضلاني بيشتري منجر ميشود، و به نوبه خود افزايش تراكم مواد معدني استخوانها را به دنبال دارد. با توجه به اين موضوع شايد بتوان گفت يكي از كاربردهاي نتايج تحقيق حاضر، استفاده از اين شاخص در پيشگويي ميزان تراكم استخوان افراد است.
چكيده لاتين :
Background & objectives: Obesity and osteoporosis are major problem that their prevalence is increasing. Physical activity can be effective in the prevention of osteoporosis by some mechanisms such as changes in anthropometrics variables. Body mass index (BMI) in men and women is closely related to bone mineral density (BMD). However, the relationship varies between BMI and BMD according to the different studies. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between body mass index and lumbar bone mineral density in active and inactive middle-aged women.
Methods: Sixty active, middle-aged women and 60 inactive women in the age range of 50 to 65 years, with medical records and clinical trials were selected in Milad Hospital in Tehran. Body mass index was calculated and bone mineral density was measured by DEXA scan in the lumbar spine (L1 to L4). Independent t-test and Pearson correlation coefficient were used to evaluate the data. SPSS software version 26 was used for data analysis.
Results: The results of this study showed that in the active group in L1, L3 and L4 lumbar vertebrae (p=0.034, p=0.017, p=0.019, respectively), and in the inactive group in L3 and L4 vertebrae (p=0.034, p=0.022, respectively), there was a positive and significant relationship between body mass index and bone mineral density. No significant relationship was found in other lumbar vertebrae of both groups.
Conclusion: The results of the present study showed that weight gain and consequently BMI among active women reduce the risk of osteoporosis. Physical activity in women seems to lead to more muscle mass, which in turn leads to an increase in bone mineral density. Considering this issue, it can be said that one of the applications of the results of the present study is the use of this index in predicting the bone density of individuals
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي اردبيل