عنوان مقاله :
مطالعه مقطعي آلودگي به ريكتزيا، بارتونلا و ولباخيا به روش مولكولي در ككهاي كتنوسفاليدس كنيس و پولكس ايريتانس در غرب و شمال غرب ايران
عنوان به زبان ديگر :
Cross-sectional study of Bartonella, Rickettsia and Wolbachia by molecular method in Fleas Ctenocephalides canis and Pulex irritans from the West and Northwest of Iran
پديد آورندگان :
صيدي، شهين دانشگاه اروميه - دانشكده دامپزشكي - گروه پاتوبيولوژي، اروميه، ايران , توسلي، موسي دانشگاه اروميه - دانشكده دامپزشكي - گروه پاتوبيولوژي، اروميه، ايران , ملكي فرد، فرناز دانشگاه اروميه - دانشكده دامپزشكي - گروه پاتوبيولوژي، اروميه، ايران
كليدواژه :
كك , ريكتزيا , بارتونلا , ولباخيا , كتنوسفاليدس كنيس , پولكس ايريتانس
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: ككها از نظر باليني انگلهاي مهمي براي تاثير بر سلامتي انسان هستند. اين حشرات علاوه بر خونخواري ناقل برخي عوامل بيماريزا مانند يرسينيا پستيس، ريكتزيا تايفي، تبQ، تولارمي و بارتونلا هنسله به انسان و حيونات ميباشند. هدف اين بررسي مطالعه مقطعي آلودگي به عوامل بيماريزا شامل: ريكتزيا، بارتونلا و ولباخيا به روش PCR در ككهاي كتنوسفاليدس كنيس و پولكس ايريتانس در غرب و شمال غرب ايران است.
روش كار: بررسي حاضر يك نوع مطالعه توصيفي- مقطعي بود كه با درنظرگرفتن شيوع 10% و سطح اطمينان 95% و ميزان خطاي 5%، به مدت 13 ماه از ارديبهشت 1397 تا خرداد 1398 در پنچ استان كرمانشاه، كردستان، آذربايجان غربي، لرستان و همدان انجام شد. در اين مطالعه نمونهها به روش تلهنوري، طعمه انساني و جداسازي مستقيم نمونه از ميزبان جمعآوري و درآزمايشگاه انگل شناسي با استفاده از كليدهاي تشخيص معتبر براي ككهاي ايران مورد تعيين هويت قرار گرفتند. شيوع ريكتزيا، بارتونلا و ولباخيا در نمونههاي جمعآوري شده توسط واكنش زنجيرهاي پليمراز (PCR) بررسي شد. و تعيين توالي با آغازگرهاي مشتق شده از ژن كدكننده سنتز سيترات (gltA) براي ريكتزيا، ژن كدكننده پروتئين سطحي متصل به هم (pap31) براي بارتونلا و ژن كد كننده 16s rRNA براي ولباخيا انجام شد.
يافتهها: نمونههاي جمعآوري شده شامل 918 (47/39%) كك كتنوسفاليدس كنيس و 1019 (52/60%) كك پولكس ايريتانس بودند. نتايج واكنشهاي PCR جهت تشخيص موارد مثبت بارتونلا، ريكتزيا و ولباخيا با تعيين توالي تاييد شد. در اين مطالعه تست PCR در 12/9 درصد ككها براي ولباخيا ،21/5 درصد براي ريكتزيا و 0/51 درصد براي بارتونلا مثبت شد.
نتيجه گيري: در مجموع وفور ككهاي خانواده پوليسيده در اماكن انساني و بويژه اماكن حيواني مناطق روستايي غرب و شمال غرب كشور بالا است. فرواني آلودگي به اين حشرات و فركانس بالا در انتقال اجرام بيماريزا از جمله، بارتونلا، ريكتزيا و ولباخيا مستلزم اعمال اقدامات كنترل اين ناقلين و شناسايي كامل عوامل بيماريزا و پتانسيل آنها در ايجاد بيماري در انسان ضروري است.
چكيده لاتين :
Background & objectives: Fleas are clinically important parasites for affecting human health. These insects are carriers of some pathogens such as Yersinia pestis, Rickettsia typhi, Q fever, Tularemia and Bartonella henselae which are infectious for humans and animals. The aim of this cross –sectional study was to detection of Rickettsia, Bartonella and Wolbachia pathogens in infected Ctenocephalides canis and Pulex irritans using molecular method in West and Northwest of Iran.
Methods: The present study is a, descriptive, cross-sectional study (prevalence rate=10%, confidence level=95%, error rate=5%) which performed on samples collected from five provinces including Kermanshah, Kurdistan, Azerbaijan Western, Lorestan and Hamedan for 13 months from May 2018 to June 2019. In this study, samples were collected by optical trap, human prey and direct isolation of the sample from the host and identified in the parasitology laboratory using valid diagnostic keys. The prevalence of Rickettsia, Bartonella and Wolbachia in the collected samples was detected using polymerase chain reaction (PCR). Amplification and sequencing of gltA, pap31 and 16SrRNA genes were used for molecular diagnosis of Rickettsia, Bartonella, and Wolbachia respectively.
Results: The collected samples included 918(47.39%) fleas of C.canis and 1019 (52.60%) fleas of P.irritant. The PCR products of each gene was subject to sequencing. In this study, 12.9% , 5.21% and 5.21% of fleas were positive for Wolbachia , Rickettsia and Bartonella, respectively .
Conclusion: Bartonella, Rickettsia and Welbachia are vector borne infectious agent. Due to their high pathogenicity and easily transmission among insect and human, monitoring of insects is essential for the controlling of the infection and preserving the public health in endemic area.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي اردبيل