مسئوليت بين المللي در قبال حملات سايبري

جنگ سايبري يابه اصطلاح ديگر نبرد مجازي به نوعي ازجنگ اطلاق مي شود كه درآن مستقيما ملت ها باهم درجنگ نيستند بلكه رايانه وشبكه هاي اينترنت يك كشور درمقابل يك ياچند كشور قرار مي گيرند ودرواقع اين نبرد درفضاي مجازي صورت مي گيرد.فضايي كه شايدامروزه به جرات بتوان گفت درآن اتفاقات و حوادث زودتر ازواقعيت پيش مي رود.اين نوع جنگ خود شيوه نويني درمبارزات به شمار مي رود و خود مظهر نوعي دگرگوني وانقلاب درشيوه جنگ بين دولتهاست كه شامل جنگ رواني ، جنگ هكرها ،جنگ اقتصادي ، جنگ و... مي شود. مبارزه باحملات وجنگ سايبري درواقع نشان دهنده اقتداركشورهاست كه به چه ميزاني دراين عرصه قدرت دارند واين خودنوعي مسوليت بين المللي را به وجود مي آورد. نبايد از ياد برد كه امكان جمع آوري اطلاعات و ترتيب دادن حملات اينترنتي در فضاي سايبر، توانايي وارد آوردن خسارتهاي بزرگ را براي كشورهاي كوچك، گروه‌هاي تروريستي و حتي افراد معمولي فراهم ميآورد.درواقع استفاده ازحملات سايبري بيشترتوسط جوامع توسعه يافته عليه جوامع جهان سومي يا كمتر توسعه يافته صورت مي گيرد كه اين مساله خود به شكلي تبعيض و تهديد جوامع جهان اولي و توسعه يافته را عليه جوامع ضعيف وجهان سوم رانشان مي دهد.درعصر حاضرشايد دولتهاديگر كمترازابزار نظامي براي نشان دادن قدرت خود استفاده كنند.چون راههاي ديگري نيز براي اعمال قدرت وجوددادرد ازجمله حملات سايبري كه به طور تفصيلي به آن اشاره كرديم كه درحقيقت امر حملات سايبري خود به گونه اي فشار بين المللي محسوب مي شود ..اما ذكراين مطلب نيز ضروري به نظر مي رسد كه با تمام اين تفاسير دولتها در حملات سايبري تا جايي كه ممكن است سعي مي كنند انتساب خود را به اين موارد نفي كنند تا منافعشان به خطر نيفتد . مسئوليت بين‌المللي دولت در قبال حمله سايبري در درجه اول منوط به توصيف آن به عنوان عمل متخلفانه بين‌المللي و در درجه بعد انتساب آن به يك دولت مشخص است. در تبيين وضعيت دولت‌هاي زيان ديده از حملات سايبري نيز بايد گفت كه چنانچه اين حملات در تناقض با تعهدات جمعي دولت‌ها يا به عبارت در ديگر در تعارض با منافع جامعه جهاني باشد، ساير دولت‌ها غير از دولت قرباني نيز محق به طرح دعواي مسئوليت دولت پشتيبان حمله مي-شوند.