عنوان مقاله :
كنش گفتاري حديث «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عليٌ مَولاه» بر اساس ديدگاه آستين
عنوان به زبان ديگر :
The Austinian Speech Act Theory Analysis of the Ghadir Sermon of the Prophet Muhammad
پديد آورندگان :
تالي طبسي، مرضيه دانشكدۀ تربيت مدرس قرآن مشهد , رجبي قدسي، محسن دانشگاه علوم و معارف قرآن كريم
كليدواژه :
پيامبر (ص) , امام علي(ع) , حديث غدير , كنش گفتاري , آستين
چكيده فارسي :
خطبۀ غدير مهمترين خطبۀ پيامبر است كه بسياري از حوادث مهم بعدي تاريخ اسلام، تحت تأثير آن قرار گرفت. جملۀ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عليٌ مَولاه» در اين خطبه، در بين فريقين بيشترين چالش را نسبت به جملات ديگر خطبه به همراه داشته است؛ با اينكه پيامبر(ص) مشابه الفاظ اين جمله -مانند «امام»، «خليفه»، «وصيّ»، و حتي «ولي»- را در قسمتهاي ديگر خطبه به كار برده است. سؤال مطرح اين است كه ويژگي چالش برانگيز در اين جمله چيست؟ نظريۀ كنشگفتاري، به عنوان يك نظريۀ كاربردشناسانه كه گفتار را يك كنش ارتباطي و اجتماعي ميداند و با بررسي زبان در بافت، در پي كشف زواياي پنهان معاني است، در بررسي حديث غدير حائز اهميت است. در اين مقاله بر اساس ديدگاه كنش گفتاري آستين، تبيين شده است كه اگرچه اين جمله به ظاهر داراي ساختار خبري است، ولي يك پارهگفتار كنشي محسوب ميشود كه علاوه بر كنش بياني، داراي كنش منظوري و تأثيري است. در كنش منظوري كه محور تحليل زباني آستين است، به اين نتيجه رسيديم كه پيامبر(ص) درصدد انشاي حكم است. در اين حكم، امام علي(ع) به عنوان ولي امر مسلمين منصوب ميشود. همانطور كه كنشهايي مثل عقدكردن و نذركردن الفاظ و واژگان مخصوص خود را ميطلبد و الفاظ مشابه افادۀ حكم را نميكند، در خطبۀ غدير هم، اگرچه مشابه اين الفاظ به كار برده شده، ولي فقط واژگان تعريف شده از جانب خدا است كه افادۀ اين حكم را ميكند.
چكيده لاتين :
The Ghadir sermon of the Prophet Muhammad has since been an important marker in the Islamic history such that many incidents after that have been directly influenced by, or associated with, it. The Prophet's explicit statement that "Whomsoever I am his lord, this Ali is (accordingly) his lord" has had the most challenging interpretations among the two major branches of Muslims, Sunnis and Shiites. Although the Prophet used other designations in reference to Imam Ali elsewhere in the same sermon, the Austinian speech act theory can shed light on how this statement has since proved a yardstick. Although it sounds as a statement, it is in fact an interactional speech act such that it has a imperative overtone coupled with its being a statement. It follows that the Prophet intended to fix an imperative through introducing Imam Ali as the top-tier leader of Muslims. Despite not using certain speech act verbs in the statement, its implicature has in fact been an imperative.
عنوان نشريه :
امامت پژوهي