بررسي و تحليل اوضاع اقتصادي عصر طلايي اندلس در دورۀ حاكميت عبدالرحمن الناصر 300-350 هجري قمري و حَكَم المستنصر 350-366 هجري قمري

Study and analysis of the economic situation of the golden age of Andalusia during the reign of Abd al-Rahman al-Nasser 300-350 AH and the rule of Mustansir 350-366 AH

در اواخر قرن سوم هجري، در شرايطي كه اوضاع نابسامان اندلس خبر از زوال حاكميت اسلامي در اين سرزمين مي‌داد، با روي كارآمدن الناصر و حكم المستنصر فصلي جديد به‌نام عصر طلايي در تاريخ ثبت شد كه پيامد آن بازگشت آرامش و وحدت به اندلس بود. وضعيت اقتصادي اندلس در اين دوره‌، مقولۀ مهمي است كه در سايه تحولات سياسي و نظامي كمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در اين پژوهش برآنيم به روش توصيفي-تحليلي، از لابه‌لاي منابع تاريخي حيات اقتصادي اندلس را ترسيم كرده و به اين سوال پاسخ دهيم كه مهمترين پيامدهاي اقتصادي در عصر حاكميت عبدالرحمن الناصر و حكم المستنصر چه بوده است؟ نتايج حاصل از اين پژوهش حاكي از اين است كه اقدامات و تدابير اقتصادي الناصر و پسرش در راستاي اعمال قوانين مالياتي بر اساس عقائد ديني، اجراي شيوه‌هاي نوين در كشاورزي، رشد صنعت نساجي و پيوند بازار تجاري اندلس با بازارهاي مديترانه وشرق، تاثير شگرفي در تحولات اقتصادي عصر طلايي داشته و تاييدي بر حاكميتي باتدبير، دراين برهه زماني است كه با توجه به‌آن مي‌توان به الگويي مناسب براي پيشرفت جوامع اسلامي دست يافت.

At the end of the third century AH, when the unhealthy situation in Andalusia signaled the decline of Islamic rule in this land, With the rise to power of Al-Nasser and Al-Mustansir, the golden age began and peace and unity returned to Andalusia. The economic situation of Andalusia during this period has received less attention from researchers. In this research, we want to draw the economic life of Andalusia in a descriptive-analytical way, with the help of historical sources an‎d to examine the impact of the economic actions of Al-Nasser and his son on the economic developments of the Golden Age, The application of tax laws based on religious beliefs, new methods in agriculture, industrial growth, the connection of the Andalusian commercial market with the Mediterranean and Eastern markets, is the result of prudent governance according to which a suitable model for the development of Islamic societies can be achieved.