نقش مديريت راهبردي در بازار سرمايه نسبت به اعلان سود

محتواي اطلاعاتي صورت هاي مالي در تاريخ اعلان سود به نسبت دهه هاي گذشته به ‌ميزان قابل‌ت وجهي افزايش يافته است. مؤلفه اصلي اين افزايش، افشاي مديريت راهبردي در بازار سرمايه است. راهبردهاي كسب‌وكار مديريتي از دو بعد راهبرد رهبري بها و راهبرد تمايز بررسي‌شده و واكنش بازار نسبت به اعلان سود با استفاده از دو معيار بازده انباشته سهام به اعلان سود و واكنش حجم تجمعي معاملات به اعلان سود، بررسي شد. جامعه آماري پژوهش شامل كليه شركت هاي پذيرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بازه زماني انجام پژوهش سال‌هاي 1388 تا 1397 و روش نمونه‌گيري هدف‌مند شامل 149 شركت است. روش اجراي پژوهش مبتني ‌بر رگرسيون چند متغيره با الگوي حداقل مربعات معمولي و داده هاي تركيبي است. شواهد پژوهش حاكي از آن است كه مديريت با اتخاذ راهبرد رهبري بها و تمايز، واكنش بازده انباشته سهام به اعلان سود را نمي‌تواند تغيير دهد، ليكن مديريت با اتخاذ راهبردهاي كسب وكار، حجم معاملات شركت را تغيير مي دهد. مديريت با اتخاذ راهبرد رهبري بها، حجم معاملات را افزايش و با اتخاذ راهبرد تمايز، حجم معاملات را كاهش مي دهد. درنتيجه، پيشنهاد مي­شود شركت ها براي افزايش حجم معاملات، از راهبرد رهبري بها استفاده نمايند؛ زيرا اتخاذ راهبرد رهبري بهاي محصولات، توجه بازار سرمايه به شركت را برجسته مي نمايد. مطالعه حاضر به ارتقاي سطح دانش بازار از راهبردهاي كسب وكار و نظريه مديريت راهبردي ياري مي رساند. به طوركلي، نتايج نشان داد كه واكنش بازار سرمايه نسبت به اعلان سود ازطريق اتخاذ راهبردهاي رهبري بها و تمايز، قابل پيش بيني است. براين‌اساس، به عنوان توصيه هاي اجرائي براي نظام مالي و اقتصادي كشور، علي الخصوص بازار سرمايه كه سهم مهمي در اقتصاد كلان دارد، پيشنهاد مي شود كه شفافيت و افزايش اشراف اطلاعات مالي و اقتصادي شركت ها توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران درراستاي افشاي ريز اطلاعات راهبردهاي كسب وكار شركت ها در تارنماي كدال و ديگر نمايه ها جهت جذب سرمايه گذاران و سهام داران بالفعل و بالقوه دنبال شود.