عنوان مقاله :
اثربخشي درمان تلفيقي هيجان‌مدار و راه‌حل‌محور بر صميميت زناشويي و سازگاري زوجين
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of the Combined Emotion-Focused and Solution-Oriented Therapy on the Couples’ Marital Intimacy and Adjustment
پديد آورندگان :
صحت، نرگس دانشگاه آزاد اسلامي اصفهان (واحد خوراسگان)، اصفهان، ايران , شفيع آبادي، عبدالله دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، ايران , آقايي، اصغر دانشگاه آزاد اسلامي اصفهان (واحد خوراسگان) - گروه روان‌شناسي، اصفهان، ايران
كليدواژه :
هيجان‌مدار , راه‌حل‌محور , صميميت زناشويي , سازگاري زوجين
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي درمان تلفيقي هيجان مدار و
راه حل‌محور بر صميميت زناشويي و سازگاري زوجين انجام گرفت. روش: روش پژوهش نيمه‌تجربي، با طرح پيش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه گواه و دوره پيگيري سه ماهه بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه زوجيني تشكيل دادند كه به منظور حل مشكلات زناشويي خود به مركز مشاوره خانواده سالم قم در سال 1396 مراجعه نموده بودند. از بين زوجيني كه تمايل به شركت در پژوهش داشتند 16 زوج به صورت هدفمند انتخاب و به شكل تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. گروه آزمايش تحت 10 جلسه درمان تلفيقي هيجان مدار و راه حل‌محور طي دو و نيم ماه قرار گرفتند، پرسشنامه‌هاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل پرسشنامه‌هاي تعارض زناشويي (MCQ)؛ صميميت زناشويي (MIQ) و سازگاري زناشويي (MAQ) بود. داده‌ها به شيوه تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه درمان تلفيقي هيجان مدار و راه حل‌محور بر صميميت زناشويي و سازگاري زوجين تأثير معنادار دارد (p<0/001). نتيجه‌گيري: يافته‌هاي پژوهش حاضر بيانگر آن بودند كه درمان تلفيقي هيجان مدار و راه حل‌محور با بهره‌گيري از فنوني همانند كنترل هيجاني در روابط صميمانه، اعتباربخشي به تجارب گوناگون هر دو همسر، شناسايي
پتانسيل هاي درماني و ترغيب خودمختاري، تمركز بر يافتن راهحل و شناسايي نيازهاي انكار شده مي‌تواند به عنوان يك روش كارآمد جهت بهبود صميميت زناشويي و سازگاري زوجين مورد استفاده قرار گيرد.
چكيده لاتين :
Aim: The present study was conducted with the aim of
investigating the effectiveness of the combined emotionfocused
and solution-oriented therapy on the couples’ marital
intimacy and adjustment. Methods: research method was
quasi-experimental in case of data collection method with
pretest, posttest, control group and two-month follow-up
design. The statistical population of the study included all the
couples who referred to Healthy Family Consultation Center
of Qom in 2017 to resolve their marital problems. 16 couples
who were willing to participate in the study were selected
through purposive method and accommodated into
experimental and control groups. The experimental group
underwent 10 sessions of combined emotion-focused and
solution-oriented therapy during two-and-a-half months. The
applied questionnaires included marital conflict (MCQ),
marital intimacy (MIQ) and marital adaptation (MAQ). The
data were analyzed through repeated measurement ANOVA
method. Results: the results showed that the combined
emotion-focused and solution-oriented therapy has significant
effect on the couples’ marital intimacy and adaptation
(p<0.001). Conclusion: the findings of the present study
indicated that the combined emotion-focused and solutionoriented
therapy can be applied as an efficient method to
improve the couples’ marital intimacy and adaptation through
utilizing techniques such as Emotional control in intimate
relationships, validating both spouses' diverse experiences,
identifying treatment potentials and encouraging autonomy,
focusing on finding solutions, and identifying denied needs.
عنوان نشريه :
روان شناسي تحليلي شناختي
