طراحي الگوي هويت‌سازي برند هاي پوشاك براي بانوان: تحليل محتواي كيفي

Designing a clothing brand identity model for women: Qualitative content analysis

مقدمه و هدف: اين پژوهش به هدف طراحي الگوي هويت‌سازي برندهاي پوشاك براي بانوان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش اين مطالعه، از منظر هدف؛ كاربردي، از نظر ماهيت؛ اكتشافي-تحليلي، از منظر روش‌شناسي گردآوري اطلاعات نيز شيوه كيفي با استفاده از رويكرد تحليل محتواي كيفي از نوع قراردادي و فن مصاحبه عميق (بدون طرح پرسش هاي تعقيبي) بود كه در سال 1399 بين تعداد 8 نفر مشاركت‌كننده؛ با حداكثر تنوع حرفه (4 حرفه مرتبط با صنعت پوشاك)، در قالب نمونه گيري هدفمند، با رضايت آگاهانه و تا رسيدن به مرز اشباع داده‌هاي نظري انجام شد. مدت‌زمان مصاحبه‌ها بين 40 تا 60 دقيقه بود و جهت تحليل داده ها از نرم افزارAtlas.ti نسخه 7 و جهت ارزيابي و صحت داده‌ها (پايايي)؛ از چهار معيار مقبوليت، قابليت اطمينان، قابليت انتقال و قابليت تائيدي پيشنهاديGuba بهره گرفته شد. يافته ها: پس از پياده‌سازي مصاحبه‌ها، 248 كد اوليه تعيين شد و با استفاده از فرايند بازبيني مقوله‌ها و زير مقوله‌ها، همچنين تغييرات مكرر در عنوان مقولات و ارتباط مقوله‌ها با زيرمجموعه مقوله‌ها، مضامين محتوايي شناسايي شدند. 4 مقوله، به همراه 8 زير مجموعه مرتبط، شامل معرفي فرهنگ بومي ،حمايت‌هاي دولتي از توليد پوشاك متناسب با فرهنگ ايراني، توجه به ارزش‌هاي پوششي در تبليغات و طراحي برگرفته از البسه قوميت‌هاي ايراني، به‌عنوان مضامين محتوايي در امر طراحي يك الگوي مناسب هويت‌سازي برندهاي پوشاك براي بانوان تدوين شدند. بحث و نتيجه گيري: نتايج مشخص كرد كه بها دادن به سنت‌هاي اصيل بومي ايراني و حمايتي دولتي از توليدكنندگان از طريق اعطاي مشوق‌هاي مالي به توليدكنندگان پوشاك اصيل ملي و بومي ايراني كه با ارزش‌هاي مذهبي و ملي ايراني سازگار است، مي‌تواند مسير موفقي در راستاي شكل‌گيري هويت برندهاي پوشاك براي بانوان ايجاد نمايد.

The aim of this study was to a pattern for identifying clothing brands for women. The research method in terms of exploratory-analytical nature, from the perspective of data collection methodology, qualitative using qualitative content analysis technique of contract type and in-depth interviews between 8 participants in 4 professions related to the garment industry, has been done in the form of purposeful sampling. Atlas.ti7 software was used for data analysis. After conducting the interviews, 248 initial codes were identified and content themes were identified using the process of reviewing categories and subcategories, as well as frequent changes in the names of categories and the relationship of categories to subcategories. In this study, 7 categories with 15 related sub-categories, including reliance on internal strength and introduction of indigenous culture; Changing clothing export and import policies, government support, changing economic attitudes, paying attention to advertising and design, customer orientation and competitiveness, as well as marketing and technology development as content themes in designing a suitable model for identifying women's clothing brands. شد. The results showed that more attention was paid to the capabilities of the country and appreciation of the original Iranian indigenous traditions along with changes in economic and government supportive attitudes such as export and import of goods along with more attention to attractive and effective advertising and design; It can increase the number of domestic customers, insure some foreign markets of women's clothing to a large extent, and be useful and practical in identifying clothing brands for women.