عنوان مقاله :
ارزيابي ارتباط آموزش و كار حرفهاي در رشته معماري
پديد آورندگان :
حجازي ، صبا دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري , شفايي ، مينو دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري
كليدواژه :
آموزش معماري , حرفه معماري , دانشآموخته معماري , آموزش مشاركتي , سازمان مردم نهاد
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: هدف از آموزش معماري، آماده سازي فارغ التحصيلان اين رشته براي كارايي عمومي در اين زمينه است. اين در حالي است كه بسياري از فارغ التحصيلان معماري كه جذب بازار كار مي شوند، شكافي عميق ميان آنچه در دانشكده آموخته اند و آنچه در فعاليت حرفه اي انجام مي شود، مشاهده مي كنند. در اين تحقيق، ارزيابي دامنه ارتباط آموزش و كار حرفه اي معماري مد نظر است تا با بررسي نحوه آموزش معماري در مقطع كارشناسي و وضعيت بازار كار در ايران به اين سوالات پاسخ داده شود كه «1-مشكلات آموزش معماري در مقطع كارشناسي در ايران كه باعث كم كارآمدي دانش آموخته معماري در محيط حرفه اي مي شود، كدامند؟ »، «2-كدام ويژگي ها در محيط حرفه اي براي دانش آموخته معماري لازم و ضروري است؟ » و «3-چگونه مي توان آموزش معماري را به حرفه معماري نزديك كرد؟ ». روش ها: تحقيق از نوع كاربردي و روش آن زمينه يابي (پيمايشي) است. شيوه تحليل داده ها، تحليلي-توصيفي است. گردآوري اطلاعات به وسيله پرسش نامه و مصاحبه با دانشجويان سال آخر مقطع كارشناسي معماري به عنوان جامعه آماري كه قرار است به زودي وارد بازار كار معماري شوند، اساتيد دانشكده هاي معماري به عنوان افرادي كه دانشجويان اين رشته را آموزش مي دهند و معماران حرفه اي به عنوان افرادي كه به طور حرفه اي در رشته معماري فعاليت دارند، انجام شده است. دانشجويان و استادان مورد مطالعه در اين تحقيق از 3 دانشگاه با سطح متوسط ايران و معماران حرفه اي نيز از مديران شركت هاي معماري انتخاب شده اند. معيار انتخاب اساتيد و معماران، پيشكسوتي آن ها بوده است. ملاك پيشكسوتي اساتيد، تجربه و سنوات كاري، و درجه علمي اساتيد، و ملاك پيشكسوتي معماران، تجربه و سنوات كاري، تعداد قابل توجه پروژه هاي اجرا شده و كسب جوايز بوده است. يافته ها: طبق نقطه نظرات مشترك سه گروه مورد سوال قرار گرفته در اين پژوهش، مشكلات محيط آموزشي معماري كه باعث ايجاد فاصله بين آموزش و حرفه معماري و كم كارآمدي دانش آموخته معماري در محيط حرفه اي شده اند، دامنه گسترده اي دارد و از ابتداي پذيرش دانشجوي معماري تا پس از فارغ التحصيلي را شامل مي شود كه اصلي ترين آن ها عبارتند از: 1-نحوه پذيرش دانشجو، 2-پذيرش بي رويه دانشجو، 3-عدم تناسب مباحث آموزشي با نيازهاي بازار كار، 4-جدا شدن دانشگاه از جامعه، 5-عدم آموزش اخلاق حرفه اي، 6-عدم آموزش مهارت هاي تعاملي، 7-عدم تجربه حرفه اي اساتيد، 8-مشكلات كلي جامعه از جمله مسايل اقتصادي. بنابراين ويژگي هايي كه براي دانش آموخته معماري در محيط حرفه اي لازم و ضروري است عبارتند از: 1-آشنايي با مباحث مورد نياز بازار كار مانند تسلط به نرم افزارهاي معماري، آشنا بودن با قوانين و ضوابط و غيره، 2-دارا بودن اخلاق حرفه اي، و 3-دارا بودن مهارت هاي تعاملي. نتيجه گيري: بر اساس فوايد آموزش مشاركتي، تبديل دانشكده هاي معماري به فضاي «آموزشي مشاركتي» به منظور كاهش خلا ميان آموزش و كار حرفه اي و كاهش كم كارآمدي دانش آموخته معماري در محيط حرفه اي پيشنهاد مي شود. در اين خصوص مي توان از آموزش هم زمان دانشجويان سال هاي مختلف در دروس معماري و حضور معماران حرفه اي به عنوان افرادي ماهر در بعضي از جلسات بهره برد. به اين ترتيب دانشجويان مي توانند از مشاركت يكديگر در طراحي، نقد آثار و ارتقاء مهارت هاي مرتبط با رشته معماري و از حضور معماران حرفه اي در راستاي كسب تدريجي مهارت هاي مورد نياز بازار كار معماري بهره برند. همچنين مي توان از تاسيس «سازمان هاي مردم نهاد» كه مسيول برقراري ارتباط دانشگاه با دفاتر معماري، بازار كار و كارفرمايان باشند، در كاهش خلا ميان آموزش و كار حرفه اي استفاده كرد.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش