عنوان مقاله :
مطالعۀ فراهمسازيهاي يادگيري كودكان در محيطهاي شهري و روستايي شهرستانهاي مشهد و شيروان
پديد آورندگان :
ضرغامي ، اسماعيل دانشگاه تربيتدبير شهيدرجايي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي - گروه معماري , بهروز ، سيدمحمد دانشگاه تربيتدبير شهيدرجايي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي - گروه معماري
كليدواژه :
يادگيري موقعيتمند , فراهمسازيها , فضاي باز , كودكان , شهريشدن
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: چشماندازهاي علمي ميانرشتهاي يادگيري را به مثابه بخشي از فرايند شكل دادن به فيزيولوژي، ريختشناسي و رفتار فرد در محدودهي مرزهاي ذات زيستي ارگانيسم، براي تطبيق يافتن با محيط تعريف كردند. كه براي كودكان جوامع پيشازمدرن به واسطۀ بازي، كاوش و مشاركت در زمينههاي بامعناي اجتماعي، در طول دورۀ مديد پيش از بلوغ رخ ميدادهاست. اين نوع يادگيري موقعيتمند در جوامع مدرن كمرنگ شده است و جاي خود را به نظام رسمي آموزش داده است. در گذشته، كودكان اكثر اوقات فراغت خود را در فضاي باز ميگذراندند؛ كه اين زمان صرف فعاليتهايي در فضاهاي غيررسمي، بدون مديريت و به تعبيري بيساختار ميشد. اين فضاها در زندگي اجدادي (پيش از برآمدن كشاورزي و يكجانشيني) طبيعت اجدادي و پس از آن محيط محله بود، كه جايگاه مهمي براي بازي كودكان در طول تاريخ و در اكناف جهان بوده است. با اينحال، كودكان امروز اغلب ساعات فراغت خود را در فضاهاي بسته، و بيشتر زمان فضاي باز خود را به فعاليتهاي زمانبنديشده و ساختارمند ميگذرانند. اين روال به مشكلات جسمي و عاطفي از جمله بيتناسبي اندام، ديابت نوع 2، چاقي و حس تنهايي دامن زده است. رشد سيمكشي عصبي مغز در نخستين سالهاي كودكي از طريق حركت و تحريك رخ ميدهد، كه نشاندهندۀ اهميت تجربيات، فعاليتها و تعاملات روزمرة كودكان براي رشد جسمي، شناختي، اجتماعي و هيجاني آنها است. هدف از پژوهش حاضر، بررسي ميزان فرصتهاي يادگيري طبيعي كودكان در محيطهايي با درجات متفاوت شهريشدن استروشها: با استفاده از مفهوم فراهمسازي گيبسون و با استفاده از طبقهبندي فراهمسازيهاي هِفتكيتا بر مبناي پرسشنامههايي براي كودكان10 تا 12 سالهها در محيطهايي شامل مناطق كلانشهري، شهري، روستاشهري و روستايي در دو شهرستان مشهد و شيروان در سال 1397 بررسي و تحليل واريانس شد.يافتهها: تفاوتهاي معناداري بين محلات موردبررسي به لحاظ دسترسي به فراهمسازيها و ميزان به فعليت رسيدن آنها، در توزيع درون مقولات طبقهبندي، و همچنين محل فراهمسازيها مشاهده شد.نتيجهگيري: يادگيري طبيعي و روزمرهي كودكان به واسطهي فراهمسازيهاي محيطي رخ ميدهد. در محيطهاي تاريخ گذشتۀ بشر، كودكان آزادي زيادي براي استفاده از عناصر و عوارض طبيعي موجود داشتند، در حاليكه تنيده در روابط روزمرهي اجتماعي و كاري محلهي خود بودند؛ حال آنكه در محيطهاي شهريشدهي امروز هم آزادي كودكان كاسته شده، و هم آن عناصر و عوارض طبيعي از دسترس دور شدهاند (يا به تعبيري با دقت از محيط زندگي روزمره حذف شدهاند)، و محيط تعاملات اجتماعي و كاري از محل سكونت آنها فاصله گرفته است. نتايج اين مطالعه گواه شدت اين سه اتفاق به خصوص در محيط هاي كلانشهري بود. اين كاهش و فقدان به خصوص براي مواد ورز دادني، اشياء دستگرفتني منفصل، سطوح و عوارض سرخوردني، بالارفتني، آويزان شدني، و عوارض با تغيير ارتفاع مشهود بود. بر اساس يافتهها و تفسير آنها، دسترسي به فضاهاي «بههمريخته»، دسترسي به عوارض و عناصر متنوع ثابت فضايي، و عناصر و اشياء منفصل ميتواند باعث ارتقاء يادگيري طبيعي كودكان شود.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش