شماره ركورد :
1247210
عنوان مقاله :
تحليلي مردم‌شناختي خودكشي در زاگرس مياني (استان‌هاي ايلام، كرمانشاه و لرستان)
عنوان به زبان ديگر :
An Anthropological Analysis of Suicide in the Middle Zagros (Provinces: Ilam, Kermanshah and Lorestan)
پديد آورندگان :
قلي پور، سياوش دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي، كرمانشاه، ايران , اميري، نادر دانشگاه رازي - دانشكده علوم اجتماعي، كرمانشاه، ايران
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
225
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
247
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
يكجانشيني تأخيري , هُمالي , ايلات و طوايف , خودكشي , نابهنجار- تقديرگرايانه , نابهنجار- خودخواهانه
چكيده فارسي :
اين مقاله به تحليل خودكشي در درون ساختارهاي اجتماعي زاگرس مياني مي‌پردازد. روش پژوهش، مردم نگاري و فنون گردآوري داده، مشاهده مشاركتي و مصاحبه هستند. داده‌‌ها نشان مي‌دهند: بسياري از ايلات و طوايف زاگرس مياني بعد از شهريور 1320 تا اواخر دهه 40 كمابيش به كوچروي ادامه دادند و با فرآيند «يكجانشيني تاخيري» روبرو بودند. بدين‌روي بسياري از سنت‌هاي ايلي مانند «درون‌همسري» و «هُمالي» در اين مناطق به عنوان الگوي رفتاري تداوم يافتند. در اين زمان فرآيند مدرنيزاسيون به صورت فشرده و با مظاهر متعدد در اين مناطق مستقر شد و جامعه‌پذيري فرزندان بر اساس آموزه‌هاي نوين و از طريق آموزش عمومي و رسانه‌هاي جمعي انجام گرفت كه در تضاد با سنت‌هاي كوچروي بود. در دهه‌هاي 1360، 1370 و اواسط 1380 خورشيدي فرزندان (به ويژه زنان و دختران) مي‌خواستند كه بر اساس آموزه‌هاي نوين سبك زندگي فردگرايانه و برون‌همسري را تجربه كنند كه با مخالفت سنت‌هاي ايلي مسلط و قدرتمند روبرو شدند. ناتواني آنها در اين عرصه زمينه خودكشي «نابهنجار- تقديرگرايانه» را فراهم ساخت. با تغيير شرايط زندگي از ميزان خودكشي زنان كاسته و نرخ خودكشي مردان پيشي گرفت. افرادي كه تا قبل از دهه 50 وضعيت زندگي تقريبا برابري داشتند، به مرور نابرابري و بيكاري را تجربه كردند. همزمان با اين روند، مصرف‌گرايي به تمايلي غالب در افراد بدل شد. هم سنت‌هاي ايلي و هم الگوهاي نوين مشوق مصرف‌گرايي و رقابت بودند. نبودن ساختاري انتظام‌بخش در كنترل تمايلات و ناتواني جامعه در كنترل نابرابري، مردان را به سمت نااميدي سوق داد زيرا آنان متولي امور اقتصادي بودند. وضعيت نابرابر اقتصادي آنها توسط خصيصه «هُمالي» مورد شماتت قرار گرفت و شرايط را براي خودكشي «نابهنجار-خودخواهانه» فراهم ساخت.
چكيده لاتين :
The present study analyzes suicide within the social structures of the middle Zagros. The research method employed for this purpose is ethnographical, and data collection is done through participatory observation and interviews. The data shows that most of the tribes and families in the middle Zagros followed a nomadic way of life from September 1940 to the late 1960's, and they went through the process of "delayed accommodation". Therefore, most of tribal traditions such as endogamy and "homali" were continued as behavioral models in these areas. At this time, the process of modernization was established in these areas intensively and in multiple forms. Also, the social acceptance of children was done based on modern instructions as well as through general teaching and mass media, which was contrary to nomadic traditions. In the 1980's, 1990's, and mid-2000's, children (especially women and girls) wanted to experience an individualistic lifestyle and exogamy based on modern instructions, which was at odds with dominant and strong tribal traditions. Their inability in this regard provided the groundwork for "anomic- fatalistic" suicides. With a change in the living conditions, the number of suicides was reduced in the case of women and increased in men. Those who had lived in almost equal living conditions until the 1970's, gradually experienced inequality and unemployment. At the same time, consumerism became dominant in people's tendencies. Both tribal traditions and modern models promoted consumerism and competition. The lack of a disciplinary structure to control people's tendencies as well as the society's inability to control inequality led men to frustration since they were in charge of economic affairs. Their economically unequal status was criticized based on the character trait of "homali" and this led to "anomic- egoistic" suicides.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
نامه انسان شناسي
فايل PDF :
8474693
لينک به اين مدرک :
بازگشت