سنجش ميزان كامل بودن داده هاي مكاني داوطلبانه با تمركز بر داده هاي بلوك هاي ساختماني (مطالعه موردي: كلانشهر تهران)شهر تهران)

در حال حاضر پروژه OpenStreetMap (OSM) يكي از بزرگترين مجموعه داده‌هاي مكاني داوطلبانه است كه در بسياري حوزه‌هاي كاربردي مختلف به عنوان مكمل يا جايگزين با داده‌هاي معتبر استفاده مي‌شود. با اين حال كيفيت اين داده‌ها يكي از موانع استفاده گسترده از آنها بوده است. در اين مقاله از ميان عناصر مرتبط با كيفيت داده‌هاي مكاني داوطلبانه، سعي در بررسي كامل بودن داده‌هاي بلوك ساختماني OSM كلانشهر تهران شده است. براي اين منظور از دو رويكرد واحد مبنا و عارضه مبنا كه غالبا در مطالعات مشابه بكار مي‌روند استفاده شده است. نتايج حاصل از اين مطالعه مشابه با ساير مطالعات نشان مي‌دهد كه برآورد كامل بودن داده‌هاي بلوك ساختماني OSM بشدت بين روش‌ها متفاوت است. نتايج نشان‌دهنده سرعت بالاي ارزيابي روش‌هاي واحد مبنا و دقت بالاتر رويكرد عارضه مبنا است. علاوه بر اين روش‌هاي واحد مبنا نسبت به تفاوت مدلسازي عوارض بين دو مجموعه داده رسمي و داوطلبانه بسيار حساس هستند. درحاليكه روش‌هاي عارضه مبنا، از حساسيت كمتري برخوردار هستند و در صورتي كه داده‌ها صحت مكاني مناسبي داشته باشند منجر به برآورد دقيق‌تري از كامل بودن خواهند شد. بنابراين توصيه اين مقاله استفاده از روش‌هاي عارضه مبنا در مطالعات ارزيابي كيفيت است.در نهايت بر اساس رويكرد عارضه مبنا كامل بودن داده‌هاي بلوك ساختماني OSM در كل منطقه مطالعاتي برابر با 2.7 درصد محاسبه گرديد كه نرخ پايين كامل بودن را نشان مي‌دهد. ارزيابي بيشتر نتايج نشان مي‌دهد كه بخش شمالي، مركزي و شرق تهران نسبت به ساير بخش‌ها از كامل بودن بيشتري برخودار هستند. همچنين در اكثر مناطق تهران بيش از %80 از داده‌هاي رسمي در مجموعه داده‌ OSM وجود ندارند كه نشان‌دهنده كامل‌تر بودن مجموعه داده رسمي نسبت به مجموعه داده OSM مي‌باشد.