تأثير آموزش مهارت هاي اجتماعي بر اساس الگوي شناخت اجتماعي اوزنوف بر همدلي و تعامل اجتماعي كودكان اختلال طيف اتيسم با كنش وري بالا

The Effectiveness of Social Skills training Based on Ozonoff Social Cognition Pattern on Empathy and Social Interaction of Children with High Functioning Autism

زمينه و هدف: اوتيسم اختلالي عصبي- تحولي است كه در سه سال اول زندگي كودك نمايان مي‌شود. مهم‌ترين علائم آن نقص در برقراري ارتباط، مشكل در تعاملات اجتماعي، وجود الگوهاي محدود و تكراري در رفتار، علائق و فعاليت‌ها است؛ بنابراين هدف پژوهش حاضر تعيين تأثير آموزش مهارت‌هاي اجتماعي بر اساس الگوي شناخت اجتماعي اوزنوف بر همدلي و تعامل اجتماعي كودكان مبتلابه اوتيسم با كنش وري بالابود. روش: طرح پژوهش حاضر، نيمه آزمايشي از نوع پيش‌آزمون _ پس‌آزمون با گروه گواه بود. نمونه موردمطالعه شامل 30 نفر از كودكان مبتلابه اوتيسم كه در سال 1396 دريكي از مراكز توان‌بخشي شهر تهران در حال آموزش و توان‌بخشي بودند كه به شيوه در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه جايدهي شدند (هر گروه 15 نفر). آموزش برنامه مهارت هاي اجتماعي بر اساس الگوي شناخت اجتماعي اوزنوف به صورت 10 جلسه 45 دقيقه‌اي ( هر هفته دو جلسه) به گروه آزمايشي ارائه شد. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه همدلي بهر و تحليل كودكان (آيونگ و همكاران، 2009) و پرسشنامه نيمرخ مهارت‌هاي اجتماعي اوتيسم (اسكات بليني، 2006) بودند. داده ها با استفاده از تحليل كوواريانس چندمتغيري تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: نتايج نشان دادند كه آموزش برنامه‌ مهارت‌هاي اجتماعي بر اساس الگوي شناخت اجتماعي اوزنوف بر همدلي و تعامل اجتماعي در كودكان مبتلا به اوتيسم با كنش وري بالا تأثير معناداري دارد (0/05>p). نتيجه‌گيري: بر اساس يافته‌هاي اين مطالعه مي توان نتيجه گرفت كه آموزش برنامه مهارت هاي اجتماعي بر اساس الگوي شناخت اجتماعي اوزنوف از طريق عيني سازي موارد انتزاعي، تاكيد بر عوامل دروني، درك تفاوت خود و ديگران، تعميم رفتارهاي آموخته شده به محيط هاي طبيعي، باعث افزايش همدلي و تعامل اجتماعي در كودكان مبتلا به اختلال اوتيسم با كنش‌وري بالا مي شود.

Background and Purpose: Autism is a neurodevelopmental disorder that occurs in the first three years of a child’s life. The most important symptoms are communication failure, difficulty in social interactions, limited and repetitive patterns in behavior, interests and activities. Therefore, the purpose of the present study was to determine the effectiveness of social skills training based on Ozonoff social cognition pattern on empathy and social interaction of children with high functioning autism. Method: This study was a semi-experimental with pre-test and post-test design with control group. The study sample consisted of 30 children with autism who were undergoing training and rehabilitation in a rehabilitation center in Tehran during the year 2018 and were randomly divided into two experimental and control groups (15 in each group). The social skills program Based on Ozonoff Social Cognition Pattern was conducted to the experimental group in ten 45-minute sessions (two sessions per week). The tools used in this study were Child Empathy and Child Analysis Questionnaire (Auyeung‚ S. Wheelwright‚ C. Allison‚ and et al, 2009) and Autism Social Skills Profile Questionnaire (Scott Bellini, 2006). Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. Results: The results showed that social skills training based on Ozonoff social cognition Pattern had a significant positive effect on empathy and social interaction in children with High Functioning Autism (p < 0.05). Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that teaching social skills program based on Ozonoff Social Cognition Pattern through objectifying abstractions, emphasizing internal factors, understanding the difference between self and others, generalization of learned behaviors to natural environments, enhances the empathy and social interaction levels in children with High Functioning Autism.