شماره ركورد :
1248045
عنوان مقاله :
مطالعه ي وجوه پديدارشناسانه ي شخصيت دراماتيك رند در اشعار حافظ، براساس آرا هايدگر و تطبيق با درام فرستاده، نوشته ي گابريل مارسل
عنوان به زبان ديگر :
Study of the Phenomenological Aspects of Astute Person’s Dramatic Character in Hafez’s Poems, Based on Heidegger’s Views and Adaptation of Gabriel Marcel’s Drama
پديد آورندگان :
حيدري فاروقي، رامين دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز، تهران، ايران , شريف زاده، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز، تهران، ايران , مختاباد، مصطفي دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده ي هنر، تهران، ايران , بني اردلان، اسماعيل دانشگاه هنر - دانشكده فلسفه هنر، تهران، ايران
تعداد صفحه :
33
از صفحه :
82
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
114
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
رند , درام شاعرانه , استعاليي , حافظ , اگزيستانسياليسم , هايدگر , مارسل , ريكور
چكيده فارسي :
رند قلندر مشتاق مالمت اغيار، امكان يكه اي براي خلق درام استعاليي ايراني است. حافظ، دراماتورژي نمونه است و از تيپ، شخصيتي متمايز مي سازد كه پيوسته آشنا و غريب است؛ حافظ رند را بازتوليد و باز تعريف مي كند و از اين منظر ميتوان او را متفكري هنرمند با روحيه ي اگزيستانسياليستي دانست. اگر بخواهيم شعر حافظ را با درام مقايسه كنيم، شعر او درام استعاليي، نقلي، تاملي و تعاملي ست. اين درام استعاليي، شخصيت محور و شاعرانه است. رند، از خوشنودي خالق، در برابر رنج و مالل زيستني كه ميتواند وحشت افزا و ترسناك باشد، تجربه اي بدنمند و تنانه دارد. درام شاعرانه يا شعر دراماتيك ديالوگي است از سنخ اگزيستانس موجود فردي تيافته با بارقه هايي از حضور براي درك وجود انساني كه حرص تسخير جهان را ندارد و مايل است آن را در خود كشف كند. شعر اگر حافظانه باشد، فيلسوف اگر هايدگر باشد و درام پرداز، اگر گابريل مارسل باشد، ميشود پرسيد: درام اگزيستانسيال چرا درامي شاعرانه و مناسب براي فرارفتن است و چگونه سوابق ما در اين زمينه قابل اتكاء است؟ و البته ميتوان شواهدي براي مطالعه ي تطبيقي فراتاريخي در اختيار گرفت كه به هرمنوتيك حضور معطوف ميشود. بررسي تبارشناسانه و تطبيقي پديدارهاي موجود در تحليل هايدگر از شعر در مثال هولدرلين، رند و گناه و اصالت زيبايي به روايت حافظ و درام فلسفي به نقل از ديالوگ مارسل و پل ريكور، مبناي اين پژوهش است. حافظ، با ترسيم چالشهاي جهان زيسته ي خود، درام حافظانه را بر بستر اسطوره ي آفرينش و درام گناه مقدر، بنيان مينهد و شخصيت رند را در قوارهاي فرارونده به فرهنگ ما معرفي ميكند؛ و اين رند است كه ميتواند بار سنگين تاسيس درام استعاليي ايراني را به دوش بكشد. اين پژوهش براساس اين فرضيه كه »شخصيت رند در اشعار حافظ با توجه به ويژگيهاي ساختاري و محتوايي، ميتواند بستر توليد ساختاري و به ويژه بنمايه هاي ژرف ساختي بسياري را در اختيار درام ايراني قرار دهد«، در پي پاسخ به اين پرسشهاي اساسي است كه: »چگونه ميتوان از بنيان هاي فلسفي شعر حافظ براي توليد محتواي دراماتيك استفاده كرد؟« و »اساسا چه مولفه ها و ويژگي هايي از شخصيت پردازي رند را ميتوان در ايدهپردازي، خلق و توليد شخصيتهاي دراماتيك مورد استفاده قرار داد؟«، »ظرفيتها و مولفه هاي شعري شعر حافظ چگونه ميتواند بنمايه هاي انديشگاني درام امروز ايراني را ارتقا دهد؟« و بالخره اين پرسش مهم كه »چگونه ميتوان پيوندي تنگاتنگ بين انديشه ي فلسفي و انديشه ي دراماتيك ايجاد كرد؟«. براين اساس، اين پژوهش ضمن انتخاب درام گابريل مارسل به عنوان نمونه ي موردي، درپي اين است تا حركت از فلسفه به شعر و از شعر به درام را مورد مطالعه و تحقيق قرار دهد. در اين مسير آرا هايدگر به عنوان بنيان نظري پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند و همچنين مبناي فلسفي خلق درام گابريل مارسل الگوييست كه در فرآيند تحقيق الگوهاي الزم را در دسترس محقق قرار ميدهد. اين پژوهش همچنين سعي دارد تا به شيوهي تطبيقي-تحليلي با استفاده از روش هاي كتابخانه اي و منابع موجود به اهدافش دست يابد.
چكيده لاتين :
A poetic drama or dramatic poem is a dialogue of the existential type of individualized existence with sparks of presence to understand the existence of a human being who has no greed to conquer the world and wants to discover it in himself. Why existential drama is poetic drama and is appropriate to transcend and how reliable our experiences are in this field? And, Of course, evidences can be found for a transhistorical comparative study that focuses on the hermeneutics of presence. The genealogical and comparative study of the existing phenomena in Heidegger’s analysis of «in the example of Holder Lane», Rend and Sin and the Originality of Beauty narrated by Hafez and the philosophical drama quoted by Marcel and Paul Ricoeur are the basis of this research. Hafez, by depicting the challenges of his living world, bases his drama on the myth of creation and the drama of destined sin, and introduces Rend’s character in a transcending shape to our culture; and this is only the Rend who can bear the heavy burden of establishing a transcendental Iranian drama. This study based on the hypothesis that “the Rend’s character in Hafez’s poems, according to its structural and content features, can provide a platform for structural production, especially many deep structural themes, for Iranian drama”, seeks to answer these basic questions: “How can the philosophical foundations of Hafez poetry be used for dramatic content?” “How can the capacities and poetic components of Hafez improve the ideological foundations of today’s Iranian drama?” an‎d “Basically, what components and features of the Rend’s characterization can be used in the ideation, creation, and production of dramatic characters?” an‎d finally, the important question, “How can a close connection be made between philosophical thought and dramatic thought?” Accordingly, while selecting Gabriel Marcel’s drama as a case study, this study seeks to study and research the movement from philosophy to poetry and from poetry to drama. In this respect, Heidegger’s views were studied as the theoretical basis of this research, and also the philosophical basis for the creation of Gabriel Marcel’s drama is a case study that provides the necessary models in the research process. This research also tries to achieve its goals in a comparative analytical way using library methods and available resources.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
تئاتر
فايل PDF :
8476379
لينک به اين مدرک :
بازگشت