آفرينش و پويايي لكس مركاتوريا در پرتو رويه داوري تجاري بين المللي

فاقد عنوان لاتين

در آموزه هاي كلاسيك حقوق بين الملل خصوصي و در جستجوي تعيين حقوق ماهوي حاكم بر قرارداد، علي الاصول كوشش داور يا قاضي منجر به انتخاب يك نظام حقوقي مشخص يا ملي مي شود. محدوديت هاي اين انتخاب ولو در حالتي كه طرفين شخصا بخواهند از آزادي قراردادي خودبراي تعيين قانون حاكم استفاده كنند، روشن است و تحليل آن مجال ديگري مي طلبد. در اين راستا، ايده رجوع به يك نظام حقوقي جايگزين كه از نارسايي هاي انتخاب يك نظام حقوقي داخلي مصون باشد، مدتها است كه مورد توجه دكترين قرار گرفته است چنانكه از هنگام مطرح شدن تئوري ابتكاري گلدمن مبني بر وجود يك نظام حقوقي مستقل و فراملي (موسوم به حقوق بازرگاني فراملي يا لكس مركاتوريا) كه مناسب و مختص روابط تجاري بين المللي باشد مدتها مي گذرد ليكن هنوز ابهام در مفهوم و عناصر سازنده و خاستگاه آن باعث ايجاد ترديدهاي در اصالت و استناد به آن به عنوان يك منبع حقوقي مستقل و يا مكمل شده است. با اين وجود، داوران در آراء خود از اتكاء به اين منبع منعطف و پويا غافل نشده اند بطوريكه گرچه پيشگامي در طرح اين نظريه را مي توان به دكترين منتسب دانست اما بدون ترديد عناصر سازنده اين نظم حقوقي نوظهور رابايد در رويه داوري تجاري بين المللي يافت. در اين تحقيق تلاش مي شود نقش و سهم داوري تجاري بين المللي در بازتعريف لكس مركاتوريا و شناسايي آن در رديف منابع حقوقي مدون و شناخته شده مورد اشاره قرار گيرد.

فاقد چكيده لاتين