پديد آورندگان :
ودودي، سولماز دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري، ساري، ايران , صفاريان همداني، سعيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري، ساري - گروه مديريت آموزشي , تقوايي يزدي، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري، ساري - گروه مديريت آموزشي
چكيده فارسي :
هدف از پژوهش حاضر ،ارائه مدلي براي شناسايي ابعاد و فرايند كيفيت خدمات آموزشي بر تحليل رفتگي دانشجويان دانشگاه هاي استان اردبيل بود.به منظور نيل به اين هدف از روش آميخته (اكتشافي)استفاده شد.جامعه آماري پژوهش اساتيد علوم تربيتي و روانشناسي و مديران آموزش دانشگاه هاي استان اردبيل بود كه در بخش كيفي و با استفاده از نمونه گيري هدفمند تعداد 19 نفر تحت مصاحبه قرار گرفتند و در بخش كمي از بين 40000نفردانشجويان دانشگاه هاي كل استان اردبيل با توجه به جدول مورگان تعداد 264نفر به صورت نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند.ابزار گردآوري داده ها در بخش كيفي،مصاحبه نيمه سازمان يافته بود كه از روش بازخورد مشاركت كننده براي اعتباريابي آن استفاده شد و در بخش كمي نيز پرسشنامه محقق ساخته بود كه پايايي ضريب آلفاي كرونباخ آن 0/80بود.به منظور تحليل يافته هاي پژوهش در مرحله كيفي از روش تحليل سيستماتيك كه مبتني بر كدگذاري باز ،محوري و گزينشي است،استفاده شد.و در مرحله كمي از مدل معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار هاي ليزرل8.5 و اكسپرت چويس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت..يافته ها در مرحله كيفي نشان داد كه كيفيت خدمات آموزشي بر تحليل رفتگي دانشجويان دانشگاه هاي استان اردبيل داراي 2 بعد اساسي (كيفيت خدمات آموزشي،تحليل رفتگي دانشجويان )مي باشد. كيفيت خدمات آموزشي به طور غير مستقيم از طريق امكانات ،پاسخگويي،جامع نگري،توانمندسازي،عوامل ملموس،همدلي،تدريس با كيفيت و تضمين داراي تاثير معناداري است.و تحليل رفتگي دانشجويان به طورغيرمستقيم ازطريق متغيرهاي ناكارآمدي آموزشي،رضايت شغلي،بدبيني آموزشي،استانداردسازي،انگيزش،نيروي انساني،ارائه خدمات و خستگي هيجاني داراي تاثير معناداري مي باشد.ساير يافته ها نيز نشان داد كه در الگوي مرحله كمي پژوهش،روابط ارائه شده در قالب فرضيه هاي منبعث از تحليل يافته هاي كيفي بررسي و تاييد شد.
چكيده لاتين :
The purpose of this study was to provide a model to identify the dimensions and quality process of educational services on the burnout of students in universities of Ardabil province. In order to achieve this goal, the mixed (exploratory) method was used. The statistical population of the study included professors of educational sciences and psychology and education directors of universities in Ardabil province. In the qualitative section, using purposive sampling, 19 people were interviewed and in the quantitative section, among 40,000 students of universities in Ardabil province, according to Morgan table, 264 people were selected by stratified random sampling. The data collection tool in the qualitative part was a semi-organized interview in which the participant feedback method was used to validate it and in the quantitative part, it included a researcher-made questionnaire whose Cronbach's alpha coefficient was 0.80. In order to analyze the research findings in the qualitative stage, the systematic analysis method, which is based on open, axial and selective coding, was used. In a quantitative stage, the structural equations model was analyzed using LISREL 8.5 and Expert Choice software. Findings in the qualitative stage showed that the quality of educational services on the burnout of students in universities of Ardabil province has two basic dimensions (quality of educational services, student burnout). The quality of educational services has a significant impact indirectly through facilities, accountability, comprehensiveness, empowerment, tangible factors, empathy, quality teaching and guarantee. Student burnout also has a significant impact indirectly through the variables of educational inefficiency, job satisfaction, educational pessimism, standardization, motivation, manpower, service delivery and emotional fatigue. Other findings also showed that in the quantitative stage model of the research, the relationships presented in the form of hypotheses derived from the analysis of qualitative findings were examined and confirmed.
