شماره ركورد :
1248631
عنوان مقاله :
سنجش دلبستگي به مكان و نحوه تأثير مقياس مكاني بر آن در بافت‌هاي مختلف شهري، مورد مطالعاتي: شهر رشت
عنوان به زبان ديگر :
Measuring Place Attachment and the Effect of Place Scale on It in Different Urban Fabrics; Case Study: Rasht City
پديد آورندگان :
منصف، مهيار دانشگاه گيلان - دانشكده معماري و هنر - گروه شهرسازي، رشت، ايران , سالاري پور، علي اكبر دانشگاه گيلان - دانشكده معماري و هنر - گروه شهرسازي، رشت، ايران , عظيمي، نورالدين دانشگاه گيلان - دانشكده معماري و هنر - گروه شهرسازي، رشت، ايران , ابي زاده، سامان دانشگاه پيام نور - گروه هنر و معماري، تهران، ايران , زالي، نادر دانشگاه گيلان - دانشكده معماري و هنر - گروه شهرسازي، رشت، ايران
تعداد صفحه :
12
از صفحه :
299
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
310
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
دلبستگي به مكان , مقياس مكاني , عوامل اجتماعي و شخصي , رشت
چكيده فارسي :
دلبستگي به مكان، به‌عنوان پيوند احساسي مثبت بين افراد و گروه‌ها و محيط شان تلقي مي‌شود. حضور و ارتباط افراد با مكان‌هايي كه به آن دلبسته‌اند نتايج روان‌شناختي مثبتي براي آن‌ها خواهد داشت. اما دور افتادگي از اين مكان‌ها مي‌تواند به پريشاني و آشفتگي رواني منجر شود. عدم بررسي نحوه تأثير مقياس مكاني بر دلبستگي مكاني باعث مي‌شود نيازهاي شهروندان براي ايجاد رابطه احساسي در مقياس‌هاي مختلف مكاني توسط طراحان و برنامه‌ريزان ناديده گرفته شود. هدف اين مقاله شناخت نقش مقياس مكان بر دلبستگي به مكان مي‌باشد كه به ما در شناخت دلبستگي در اين سطوح مكاني و ارزيابي رابطه آن‌ها كمك خواهد كرد. براي اين منظور 400 پرسشنامه در ميان ساكنين چهار بافت شهري مختلف جديد، قديم، مياني و پيراموني شهر رشت توزيع شد و داده‌هاي به‌دست‌آمده از طريق آزمون همبستگي مورد تحليل قرار گرفت. با توجه به تحليل‌ها ارتباط U شكل ميان مقياس‌هاي مكاني به دست آمد كه در آن مقياس خانه داراي بيش‌ترين ميزان دلبستگي ميان ساكنين و مقياس محله داراي كم‌ترين ميزان دلبستگي مي‌باشد. بر اساس حداقل بودن دلبستگي به محله در ارتباط U شكل، مي‌توان نامحسوس‌تر بودن محدوده و مرز محله در شهرها را نسبت به محدوده شهر متصور شد. از طرف ديگر تحليل همبستگي دلبستگي ميان اين سه مقياس نشان مي‌دهد، دلبستگي به محله كم‌ترين همبستگي را با دلبستگي به شهر و خانه دارد. اين يعني علاوه بر اين‌كه دلبستگي به محله در شهرهاي امروزي كم‌تر شده است، همين دلبستگي نيز نقش كمي در ايجاد دلبستگي فرد به ساير مقياس‌هاي مكاني و از همه مهم‌تر شهر دارد. اين نتايج نشان مي‌دهد كه جايگاه محله‌هاي شهري در زندگي شهروندان رو به تضعيف است و برنامه‌ريزان بايد با اتخاذ سياست‌هاي مناسب فرصت‌هاي بيش‌تري براي ايجاد پيوندهاي عاطفي ميان شهروندان و محله‌شان به وجود بياورند.
چكيده لاتين :
Attachment to place is seen as a positive emotional connection between individuals and groups and their environment. The attendance and relationship of people with the places they are attached to will have positive psychological consequences for them. However, staying away from these places can lead to distress and mental chaos. Failure to study the effect of spatial scale on spatial attachment causes the needs of citizens to create an emotional relationship to be ignored by designers and planners at different spatial scales. This paper aims to understand the role of place scale on attachment to place, which will help us to identify attachment at these spatial levels and evaluate their relationship. To this end, 400 questionnaires were distributed among the residents of four different urban contexts of Rasht (new, old, middle and peripheral neighborhoods), and the obtained data were analyzed by correlation test. Based on the analysis, a U-shaped relationship was attained between spatial scales in which the house scale has the highest degree of attachment among residents and the neighborhood scale has the lowest degree of attachment. Regarding the minimal attachment to the neighborhood in a U-shaped connection, it can be imagined that the boundaries and limits of the neighborhood in cities are more invisible than the city limits. On the other hand, correlation analysis reveals the attachment between these three scales. Neighborhood attachment has the least correlation with attachment to city and home. This means that in addition to the lack of attachment to the neighborhood in today's cities, this attachment also has a minor role in creating an attachment to other spatial scales and most importantly the city. These results indicate that the position of urban neighborhoods in the lives of citizens is fading and planners should adopt suitable policies to create more opportunities to create emotional bonds between citizens and their neighborhood.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
معماري و شهرسازي آرمان شهر
فايل PDF :
8477353
لينک به اين مدرک :
بازگشت