عنوان مقاله :
ريشهيابي الگوي معماري مسجد كبود تبريز
عنوان به زبان ديگر :
The Origin of the Architectural Model of the Blue Mosque in Tabriz
پديد آورندگان :
دهقاني تفتي، محسن دانشگاه علم و صنعت ايران , مدرسزاده، زهرا السادات دانشگاه آزاد اسلامي واحد يزد , معماريان، غلامحسين دانشگاه علم و صنعت ايران - دانشكده معماري و شهرسازي
كليدواژه :
مسجد كبود تبريز , الگوي معماري , معماري ايراني , معماري عثماني , تصوف شيعي
چكيده فارسي :
مسجد كبود تبريز يكي از آثار باارزش معماري ايران است كه از گذشته تاكنون، مورد توجه مورخان، سياحان و پژوهشگران معماري متعددي قرار گرفته است. در اين راستا، مطالعات فراواني دربارۀ تاريخ و ريشۀ الگوي معماري مسجد كبود و عناصر و جزئيات آن، با رويكردها و روشهاي مختلف انجام پذيرفته و برخي نتايج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ بهنحوي كه عدهاي كليت فرمي بناي كبود تبريز را وارداتي و متأثر از معماري مساجد گونۀ بورسا در عثماني و عدهاي ديگر آن را در تداوم تجربيات معماري ايراني ميدانند. با نگاهي اجمالي به اين يافتهها، لزوم انجام پژوهشهاي بيشتر براي يافتن ريشۀ الگوي معماري مسجد كبود تبريز در كليت و اجزايش، به چشم ميآيد. بدين منظور، نوشتار حاضر با روش تفسيريتاريخي، نخست به مطالعۀ تاريخِ بستر و كشف و تحليل نيروهاي متفاوت اثرگذارِ پيدا و پنهان بر فرم معماري مسجد كبود تبريز پرداخته و در ادامه در يك تحليل معماري، جايگاه الگوي ساخت بناي كبود تبريز و ميزان سنخيت آن در تناسب با زنجيرۀ تداومي معماري ايراني و معماري مساجد عثمانيگونۀ بورسا را تعيين كرده است. يافتهها نشان ميدهد هرچند در دوران جهانشاه و پيش از او، ارتباطات فرهنگي گستردهاي بين دولت عثماني و قراقويونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماري، تأثير يكطرفۀ هنرمندان، معماران و كاشيكاران ايراني بر معماري عثماني مشهود است. بناي كبود تبريز كه يك مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، كاركرد، كارشيو، سازه، نما و تزيينات، ريشه كاملاً ايراني دارد و از جنبۀ الگوي ساخت، در تداوم گسترش بناهاي گنبدخانهاي ايراني شكل ميگيرد.مسجد كبود تبريز يكي از آثار باارزش معماري ايران است كه از گذشته تاكنون، مورد توجه مورخان، سياحان و پژوهشگران معماري متعددي قرار گرفته است. در اين راستا، مطالعات فراواني دربارۀ تاريخ و ريشۀ الگوي معماري مسجد كبود و عناصر و جزئيات آن، با رويكردها و روشهاي مختلف انجام پذيرفته و برخي نتايج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ بهنحوي كه عدهاي كليت فرمي بناي كبود تبريز را وارداتي و متأثر از معماري مساجد گونۀ بورسا در عثماني و عدهاي ديگر آن را در تداوم تجربيات معماري ايراني ميدانند. با نگاهي اجمالي به اين يافتهها، لزوم انجام پژوهشهاي بيشتر براي يافتن ريشۀ الگوي معماري مسجد كبود تبريز در كليت و اجزايش، به چشم ميآيد. بدين منظور، نوشتار حاضر با روش تفسيريتاريخي، نخست به مطالعۀ تاريخِ بستر و كشف و تحليل نيروهاي متفاوت اثرگذارِ پيدا و پنهان بر فرم معماري مسجد كبود تبريز پرداخته و در ادامه در يك تحليل معماري، جايگاه الگوي ساخت بناي كبود تبريز و ميزان سنخيت آن در تناسب با زنجيرۀ تداومي معماري ايراني و معماري مساجد عثمانيگونۀ بورسا را تعيين كرده است. يافتهها نشان ميدهد هرچند در دوران جهانشاه و پيش از او، ارتباطات فرهنگي گستردهاي بين دولت عثماني و قراقويونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماري، تأثير يكطرفۀ هنرمندان، معماران و كاشيكاران ايراني بر معماري عثماني مشهود است. بناي كبود تبريز كه يك مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، كاركرد، كارشيو، سازه، نما و تزيينات، ريشه كاملاً ايراني دارد و از جنبۀ الگوي ساخت، در تداوم گسترش بناهاي گنبدخانهاي ايراني شكل ميگيرد.
چكيده لاتين :
The Blue Mosque in Tabriz is considered by many historians, visitors, and architectural specialists to pose one of Iran's most valuable architectural achievements. Many studies have been conducted on the history and origin of the architectural model of the Blue Mosque, as well as its elements and details using various approaches and methods, resulting in some contradictory and confusing results. Some researchersconsider the general form of the building to be imported from Ottoman architecture, while others consider it in line with the continuity of Iranian architecture. Hence, it is clear that further research is needed to discover the origins of the general and specific aspects of the architectural model of the Blue Mosque. This study uses the interpretive-historical research method to examine the history and the factors that influenced the architectural design of the Blue Mosque. Architectural analysis is performed to assess the degree of consistency of formal development along the continuous line of Iranian architecture and the architecture of Ottoman mosques (Bursa type). The results show that although there was substantial cultural contact between the Ottoman government and the Qara-quyunlus, the one-way influence of Iranian artists, architects, and tile workers on Ottoman architecture is undeniable. In terms of space, function, plan, structure, facade, and decorations, the architecture of the Blue Mosque (which is connected to a tomb) is considered Iranian in origin and is developed in line with the continuity of Iranian dome buildings.
عنوان نشريه :
مطالعات معماري ايران