عنوان مقاله :
ادراك زيباييشناسي آگاهي در پديدارشناسي از نظرگاه هوسرل، هيدگر و سارتر
پديد آورندگان :
صفري ، عبدالرضا دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه فلسفه و كلام اسلامي , معين ، امراله دانشگاه شهركرد - دانشكده الهيات - گروه الهيات
كليدواژه :
ادراك زيباييشناختي آگاهي , پديدارشناسي , فروكاست آيدتيك , هوسرل , هيدگر , سارتر
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر ميكوشد نشان دهد در آموزۀ روانشناختي پديدارشناسي بهسببِ كاربست روش فروكاست آيدتيك، ادراك معرفتشناختي آگاهي به ادراك زيباييشناختي آگاهي تبديل ميشود. دستاورد مهم اين مقاله تمركز بر اين چرخش انقلابگونه است كه تمهيدات آن از هوسرل و آموزۀ فروكاست آيدتيك او مايه ميگيرد؛ زيرا براساسِ اين روش، حيات استعلايي آگاهي از حالت شهود ذوات در ذهنيت محض به علمي عينيكننده تبديل ميشود تا سبب قوامبخشي (وجودبخشي) اشيا شود؛ اما سرانجام كاربست آموزۀ فروكاست آيدتيك نزد هيدگر قرارگرفتن وجود خاص آدمي به جاي آگاهي است تا آگاهيـاگزيستانس پديدار شود. نويسنده نتيجه ميگيرد براساسِ كاربست اين آموزه و يكيشدن آگاهي و آزادي كه شاخصۀ مهم اگزيستانس است، در نزد سارتر هدف نهايي آموزۀ فروكاست آيدتيك، عدمسازي است؛ زيرا آگاهي محض، خالي از محتوا و عدم است. به اين ترتيب، آگاهي در عين حال كه خودانگيختگي است، آگاهي هم هست؛ لذا آگاهيْ صرافت محض و فاقد ماهيت شناخته ميشود و ميتوان آن را به «طرح» تعريف كرد؛ زيرا ميتواند خود را آزادانه بيافريند، انتخاب و ابداع كند. پس آگاهي همان اگزيستانس است. اين گونه از ادراك حيات استعلايي آگاهي را ميتوان عميقترين ريشۀ ادراك زيباييشناسي آگاهي دانست كه سرانجام پديدارشناسي را به «فلسفۀ عمل» تبديل ميكند؛ اما نمونههاي مهم خودانگيختگي و نظرگاه زيباييشناختي آگاهي كه در اينجا طرح آگاهي خوانده ميشود، در تخيل و عواطف بهروشني ديده ميشود.