تحليل غزوه «بدر» با تكيه بر الگوي كنشي گريماس (مطالعه آيات قرآن)

يكي از مهم‌ترين جوانب سلوك نبوي، موضوع چگونگي حضور پيامبر(ص) در جنگ و نحوه‌ي تعامل با دشمنان مختلف است. از سويي ديگر بهره بردن از علوم روز مي‌تواند به بسط تفسيري يك رويداد كمك كند. از جمله انديشه‌هاي جديد، الگوهاي متنوع دانش »روايت‌شناسي « است. گريماس يكي از نظريه‌پردازان در اين زمينه بوده كه ساختار روايت را به ساختار گرامري و دستوري زبان نزديك دانسته و داستان‌ها را صرف‌نظر از تفاوت محتوايي داراي يك ساختار كلي مي‌داند و براي تبيين اين ساختار يك الگوي كلي با شش كنشگر را معرفي مي‌كند. اين پژوهش باروش توصيفي ـ تحليلي به دنبال آنست كه بخشهاي محتلف اين الگو را با روايت قرآني جنگ بدر جزء به جزء تطبيق داده و درك منظم‌تري از حوادث جنگ بدر ارائه كند. اين پژوهش نشان مي‌دهد كه قرآن در هرشش قسمت از الگوي كنشي گريماس، گزاره‌هاي مهمي را مطرح كرده است. پي‌جويي گزاره‌هاي قرآني نشان مي‌دهد كه شخص پيامبر(ص) در جنگ بدر كنشگر اصلي است و كنش ساير افراد حول محور آن مي‌چرخد.