عنوان مقاله :
بازسازي واقع گرايي قوي فلسفه اسلامي در چهارچوب ذات گرايي جديد
پديد آورندگان :
دادجو ، ابراهيم پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي - گروه معرفت شناسي
كليدواژه :
واقع گرايي تقريبي , واقع گرايي مطلق و پيشرونده , بهترين تبيين , تبيين درست , خواص ذاتي نوع
چكيده فارسي :
علم در سه معنا به كار ميرود: دانش، معرفتهاي متعدد به يك چيز و تكتك گزارههاي علمي صادق. واقعگرايي معاصر كه عمدتاً واقعگرايي تقريبي است، علم به هر سه معنا را در حال پيشرفت و تقريباً درست ميداند. نگارنده اين مقاله كه مدعي بازسازي واقعگرايي قوي فلسفه اسلامي است، با فرقگذاري بين آنها، علم به دو معناي نخست را در حال پيشرفت و تقريباً درست، اما علم به معناي سوم را ثابت و مطلقاً درست ميداند. واقعگرايي تقريبي با باور به خواص ذاتي (خواص واقعي) يك چيز و سختي و پيچيدگي دستيافتن به آنها به «تقرّب به حقيقت» چيزها و بنابراين به صدق تقريبي علم (گزارههاي علمي صادق) باور دارد و علم به يك چيز را «استنتاج از راه بهترين تبيين» ميداند. واقعگرايي مطلق و پيشرونده با پذيرش سختي و پيچيدگي دستيافتن به خواص ذاتي يك چيز و در عين حال با ادعاي توانايي ما بر دستيافتن به آنها (بر اساس اينكه خواصي اساسيتر از خواص ذاتي نيست و با نظر به توفيقات علم و صنايع پيشرفته بر اساس كشف همان خواص) از ادعاي «تقرّب به حقيقت» دوري كرده و گزارههاي علمي صادق را در حدودي كه صدق ميكنند، مطلقاً صادق دانسته، علم به يك چيز را «استنتاج از راه تبيين درست» ميداند. اشاره به واقعگرايي تقريبي مغربزمين واقعگرايي مطلق فيلسوفان مسلمان و تفسير آن به واقعگرايي مطلق و پيشرونده محور روششناختي مقاله است.