عنوان مقاله :
ارزيابي پتانسيل آنتياكسيداني و سيتوتوكسيتي عصاره هيدروالكلي گياه Perovskia abrotanoides در سلولهاي MKN45 سرطان معده
پديد آورندگان :
ايرجي ، مهسا دانشگاه علوم پزشكي سمنان - دانشكده پزشكي - كميته تحقيقات دانشجويي , صادق ، مليكا دانشگاه علوم پزشكي سمنان - دانشكده پزشكي - كميته تحقيقات دانشجويي , خالقيان ، علي دانشگاه علوم پزشكي سمنان - دانشكده پزشكي - گروه بيوشيمي
كليدواژه :
سرطانهاي معده , آپوپتوز , آنتياكسيدانها
چكيده فارسي :
هدف: سرطان معده، چهارمين سرطان شايع در جهان و دومين عامل مرگ ناشي از سرطان ميباشد. با توجه اينكه درمانهاي موجود براي آن، در عين هزينه و عوارض بالا، اثربخشي كاملي از خود نشان ندادهاند. با تكيه بر طب سنتي و عنايت به فعاليت آنتياكسيداني گياه دارويي Provskia abrotanoides، اين مطالعه، با هدف بررسي تاثير عصارهي هيدروالكلي اين گياه در بهبود سرطان معده، انجام گرفت. مواد و روشها: در اين مطالعهي تجربي، گياه Perovskia abrotanoides، جمعآوري ، خشك و با حلالهاي آباتيل استاتمتانل (10-60-30) عصارهگيري شد. ردهي سلول سرطاني آدنوكارسينوماي معدهي انساني MKN45 از بانك سلولي انستيتو پاستور تهيه شد. ميزان سميت داروي گياهي بر سلولهاي سرطاني MKN45 با استفاده از تست MTT، بررسي شد. سنجش پتانسيل آنتياكسيداني عصاره با استفاده از تست FRAP (Ferric reducing ability of power) و DPPH (2,2diphenyl1picrylhydrate) انجام شد. در ادامه كار براي بررسي اثر عصاره هيدروالكلي اين گياه بر مرگ سلولي، بررسي مورفولوژي سلولها و بررسي قدرت تهاجم سلولها پرداخته شد. يافتهها: نتايج تحليل دادهها با كمك آزمون آماري مجذور كاي نشان داد كه با افزايش غلظت عصارهي گياهPerovskia abrotanoides، با ارتباط معنيداري، درصد سلولهاي زندهي باقيماندهي MKN45، كاهش يافته بود (P 0.001). همچنين مشخص شد كه عصاره هيدروالكلي پتانسيل آنتياكسيداني خوبي را در مقايسه با ويتامين C از خود نشان ميدهد. در نهايت دريافتيم كه دوز موثر (IC50) اين عصاره براي سلولهاي MKN45 ميتواند دوز 10 ميكروگرم بر ميليليتر باشدكه براي تستهاي بعدي در جهت يافتن مسير احتمالي اثر عصاره بر روند مرگ برنامهريزي شده (Apoptosis) و بررسي قدرت تهاجم و تغييرات مورفولوژي سلولها از اين دوز استفاده شده است. نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه عصارهي هيدروالكلي گياه Perovskia abrotanoides، اثر كشندگي بالايي بر سلولهاي سرطاني معده (MKN45) داشت؛ اين درصد كشندگي، با گذر زمان و با افزايش غلظت، افزايش يافته بود و در غلظت IC50 خود باعث مهار تهاجم سلولي و القاي آپوپتوز در سلولهاي MKN45 شده است.