عنوان مقاله :
كاركرد استعارههاي شناختي مفهوم «دل» در ديدگاه سنايي
پديد آورندگان :
كريمي ، مريم دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات فارسي , سالميان ، غلامرضا دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات فارسي , كلاهچيان ، فاطمه دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
زبانشناسي شناختي , استعارۀ مفهومي , دل , ديوان سنايي
چكيده فارسي :
زبانشناسان شناختي بر +اين باورند كه نظام اداراكي انسان ذاتاً استعاري است. آنها استعاره را مربوط به قلمرو انديشه و فراتر از حوزۀ زبان ميدانند. استعاره در نظريۀ معاصر به معناي مفهومسازي پديدههاي پيچيده و نامحسوس ذهن از سوي تجارب ملموس و حسي انسان است. اهميت بررسي مفهوم »دل « در ناشناختگي و ماورائي بودن آن در زبان و ادبيات، بهويژه عرفان است. واژۀ دل معاني گسترده و متنوّعي را القا ميكند. از اين رو، بررسي شگردهاي پردازش استعاري دل در شناسايي عواطف و نظام انديشگاني شاعر بسيار مهم است. بنا بر اين اهميت، پژوهش حاضر ميكوشد با هدف شناسايي مكتب فكري سنايي در اين راستا و برخي ظرايف ذهني و بياني حاكي از آن، به توصيف و تحليل شگردها و ابزارهاي محسوس كردن »دل « در انديشۀ اين شاعر در چارچوب نظريۀ شناختي و كاركردهاي مفهومسازي آن بپردازد. نتايج نشان ميدهد كه پربسامدترين نوع استعارۀ دل، هستيشناختي و چشمگيرترين آن از نوع شيءانگاري است كه حاكي از تأثير تجارب اوليۀ ذهني و ناخودآگاه جمعي بر ذهن شاعر در فهم دل است. القاي مفاهيم عاطفي (عشقورزي، حزن و شادي)، تبيين مفاهيم اخلاقي (شكيبايي و نفس و دنياگرايي)، جايگاه تجلي حق بودن، انديشهورزي و دانايي و نيز رازداري به ترتيب از مهمترين كاركردهاي معنايي دل است.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني