ماهيت روابط متقابل آلمان و فدراسيون روسيه در آسياي مركزي

The Nature of Relations between Germany and the Russian Federation in Central Asia

كسب استقلال سياسي و حاكميتي در پايان فرايند اتحاد، آلمان را در برابر چالش‌هاي جديدي در سياست خارجي روبه‌رو ساخت. از طرف ديگر، فدراسيون روسيه به‌عنوان وارث امپراتوري فروپاشيده اتحاد جماهير شوروي در تكاپو براي محدود ساختن خسارات ناشي از اين فروپاشي به دنبال ايجاد ساختارهاي جديدي در راهبردهاي سياست خارجي خود در سطوح منطقه‌اي و جهاني مي‌باشد. در اين ميان، آسياي مركزيبه‌واسطه موقعيت سياسي و جغرافيايي ايجاد شده پس از پايان نظام دوقطبي و نيز غني از منابع عظيم هيدروكربنيبه حوزه‌اي مهم جهت كنشگري قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرا منطقه‌اي تبديل گرديده است. از اين رو، دو كشور آلمان و روسيه به دلايلي نظير قرار داشتن پنج جمهوري آسياي مركزي در اتحاد جماهير شوروي سابق و همچنين وجود اقليت‌هاي آلماني وروس تبار در اين منطقه براي خود منافع گسترده‌اي تعريف كرده‌اند كه ماهيت روابط و مناسبات دو كشور را در اين منطقهبعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و اتحاد آلمان دست‌خوش تغيير كرده است. بنابراين اين مقاله درصدد است تا با روش توصيفي- تحليلي و بر اساس چارچوب نظري سازه‌انگاري به اين سؤال دهد كه آيا روابط آلمان و فدراسيون روسيه در آسياي مركزي ماهيتي همكاري جويانه دارد و يا رقابت جويانه؟ نتايج حاصل از اين مقاله حاكي از آن است كه روابط دو كشور به‌رغم تاريخ پرفراز و نشيب خود و فقدان اطمينان ميان دو طرف از ماهيتي همكاري جويانه و پايدار در سطح منطقه آسياي مركزي برخوردار بوده و اولويت‌هاي تجاري، اقتصادي و انرژي هسته اصلي اين روابط را تشكيل مي‌دهند

Gaining political independence and sovereignty, at the end of the unification process, confronted Germany with new foreign policy challenges. On the other hand, The Russian Federation, as the successor to the collapsed empire of the Soviet unio‎n, seeks to limit the damages caused by this collapse by creating new structures in its foreign policy strategies at the regional and global levels. Meanwhile, Central Asia has become an important area for the activation of regional and trans-regional powers , due to the political and geographical situation created after the demise of the bipolar system, because it is rich in huge hydrocarbon resources. Thus, Germany and Russia have defined broad interests for themselves due to reasons such as the membership of the Central Asian republics in the former Soviet unio‎n, as well as the presence of German and Russian minorities in the region that has changed the nature of relations between the two countries in the region after the collapse of the Soviet unio‎n and Germany. Therefore, this article intends to ask the question, with a descriptive-analytical method and based on the theoretical framework of constructivism, whether the relationship between Germany and the Russian Federation in Central Asia is cooperative or competitive in nature? The results of this article indicate that the relations between the two countries, despite their ups and downs and the lack of trust between the two sides, had a cooperative and stable nature in the Central Asian region and commercial, economic, and energy priorities are at the core of these relationships