عنوان مقاله :
تأويلپذيري مفهوم كفر در انديشۀ عرفاني (نمونۀ موردي حكايت شيخ صنعان از عطار)
پديد آورندگان :
پژوهش ، پرنوش دانشگاه آزاداسلامي واحدرودهن - دانشكدۀ ادبيات فارسي و زبانهاي خارجه - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
فريدالدين محمد عطار نيشابوري , شيخ صنعان و دختر ترسا , كفر و ايمان , تأويل
چكيده فارسي :
حكايت «شيخ صنعان و دختر ترسا» كه از بلندترين داستانهاي منطقالطير عطار است، داراي زمينههاي واقعي بوده و پيش از عطار توسط بسياري از منابع معتبر نقل شده است. با اينحال، روايت عطار از اين داستان به دليل آميخته شدن با مفاهيم عرفاني و صوفيانه شهرت بسياري يافته است. اين روايت از سويي چهرۀ زاهدانه عطار را آشكار ساخته و حكايت شيخ صنعان را به متني ايدئولوژيك و اعتقادي تبديل كرده است، اما از سوي ديگر محمل تأويل هاي مختلف واقع شده كه برخي بر خلاف باورهاي ايدئولوژي آن بوده و سبب طرح پرسشهاي معرفتشناختي شده است. از همينرو، برآنيم تا با جستجوي يك خط فكري پادگفتماني در حكايت شيخ صنعان به اين پرسش پاسخ دهيم كه اگر حكايت شيخ صنعان متني ايدئولوژيك و اعتقادي است چگونه تاكنون محمل تأويل هاي مختلف شده است؟ نگارنده با پيگيري تاريخِ تطورِ اصطلاح «كفر» در تصوف خراسان تا پيش از عطار نشان داده كه اين اصطلاح چه پيشينه اي داشته و تا به دست عطار رسيده، چگونه تطور يافته است. در مرحلۀ بعد با استفاده از روش تحليل گفتمان انتقادي به بررسي اين حكايت از عطار پرداخته است. نتيجۀ پژوهش نشان ميدهد كه تاريخِ تطورِ اصطلاح «كفر» و نيز منظومۀ فكري عطار به مفسر رخصت مي دهد اين اصطلاح را در قصۀ شيخ صنعان در معناي تطوريافته (پادگفتماني) آن بازشناسد و بدين ترتيب براي «كفر» معنايي باطني نيز در نظر بگيرد. بر اين اساس كه ميتوان دريافت رابطۀ كفر و دين گاهي مقابل هم و گاهي يك حركت موازي است.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني