نگرش روستاييان نسبت به تغيير پذيري اقليم و و راهكارهاي سازگاري با آن (مورد: روستائيان هيرمند)

Rural Attitudes toward Climate Change and Adaptation Strategies (Case Study: Hirmand Villagers)

مقدمه: دانش و درك صحيح كشاورزان و بوميان يك منطقه از تغيير اقليم و پيامدهاي آن كمك شاياني به اتخاذ رويكردها و استراتژي‌هاي سازگاري با تغيير اقليم خواهد نمود. هدف پژوهش: هدف تحقيق حاضر ارزيابي ميزان آگاهي كشاورزان نسبت به تغييرپذيري اقليم و پيامدها و راهكارهاي سازگاري با آن در شهرستان هيرمند است. روش‌شناسي تحقيق: اين تحقيق به روش توصيفي- تحليلي انجام‌شده است. جامعه آماري تحقيق، شامل16 روستاي بالاي 20 بهره‌بردار كشاورزي (1034 خانوار) است كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 363 خانوار كشاورز به‌عنوان نمونه انتخاب شد و طيف گسترده‌اي از شاخص ­ها با ابعاد آگاهي از تغييرپذيري اقليم، اثرات منفي تغييرپذيري اقليم و استراتژي­ هاي سازگار با تغييرات اقليمي موردبررسي قرار گرفت. براي تجزيه‌وتحليل داده­ ها از ضريب همبستگي اسپيرمن و T تك نمونه ­اي در نرم‌افزار SPSS استفاده گرديده است. قلمرو جغرافيايي پژوهش: منطقه موردمطالعه شامل نواحي روستايي شهرستان هيرمند در شمال استان سيستان و بلوچستان و از توابع منطقه سيستان است. يافته‌ها و بحث: متن يافته‌هاي پژوهش مؤيد آن است كه، كشاورزان منطقه نسبت به تغييرپذيري اقليم آگاه بوده و بارها اثرات منفي آن را تجربه كرده­اند. از ديدگاه پاسخ­ دهندگان گرايش يافتن ساكنين منطقه به شغل­ هاي كاذب از پيامدهاي منفي اثرات تغيير اقليم است كه نسبت به آن كشاورزان هم­ نظر بودند. برخلاف آگاهي آن‌ها نسبت به راهكارهاي سازگار با تغيير اقليم؛ ولي معيشت ساكنين اين مناطق هنوز وابسته به كشاورزي آبي است و به‌هيچ‌عنوان از كشت‌ مبني بر سازگاري با محيط فراخشك و سازگار با شوري و كم‌آبي بهره نمي‌برند. لذا به دليل نرخ وابستگي بالاي آن‌ها به كشاورزي و همچنين نرخ بالاي رشد جمعيت نشان مي‌دهد كه از آسيب­ پذيري بالاي برخوردار مي­ باشند. نتايج حاصل از آزمون اسپيرمن نشان داد بين متغير ميزان درآمد ماهيانه كشاورزان و شناخت آن‌ها نسبت به متغيرها افزايش سازگاري با برابر تغيير اقليم با ضريب همبستگي 0/663 رابطه معناداري وجود دارد نتايج: ساكنين منطقه هيرمند از آگاهي مناسبي نسبت به راهكارهاي سازگار با تغيير اقليم برخوردار مي‌باشند اما بر اساس مشاهدات صورت گرفته به‌هيچ‌عنوان از كشت‌هاي مقاوم به كم‌آب و خشكي و شوري بهره نمي‌گيرند.

Knowledge and understanding of farmers and natives of a region about climate change and its effect. It will help a lot in making the right decisions about climate change adaptation approaches and strategies.. This research has been done by Descriptive - analytical method. The statistical population of this study consists of 16 villages with over 20 farmers (1034 households) that engaged in agricultural activities. Using the Cochran Formula, 363 households were selected as the sample population in the level of Signification of 0.5%. In order to achieve the desired goals, as well as documentary studies, a wide range of indicators were examined in three different categories: farmers' awareness of climate variability, negative impacts of climate variability and compatible, Strategies that are adapted to climate change were determined and in the framework of field studies (completed questionnaires and field surveys forms) were investigated. Spearman correlation coefficient and one sample T-test were used for data analysis in SPSS software. The findings of the study confirm that farmers in the region are aware of climate variability and have experienced its negative effects. From the respondents' point of view, the tendency of locals to find false jobs is a negative consequence of the effects of climate change, in which the farmers were unanimous. Contrary to their awareness of climate change adaptation strategies, but the livelihoods of the inhabitants of these areas are still dependent on irrigated agriculture and do not benefit from any resistant cultivation compatible with the arid, saline and low-water environment.